کُجانامه

رحم الله امراء علم من این و فی این و الی این
بایگانی

۸ مطلب در فروردين ۱۳۹۶ ثبت شده است

I رفتار یکسان آیت الله خامنه‌ای (1364) و محمود احمدی‌نژاد (1396)؟

I پاسخی کوتاه به یک شبهه

📸 http://l1l.ir/1dww

روز گذشته و پس از ثبت‌نام آقای احمدی‌نژاد در #انتخابات ریاست جمهوری، یادداشتی به نام آقای #محمدرضا_گمگشته در کانال «مکتوبات» منتشر شد با این مطلع:

 «منطقی که #احمدی_نژاد را ضد ولایت فقیه و خارج شده از نظام می داند همان منطقی است که آیت الله خامنه ای 64 را ضد ولی فقیه می دانست!»

https://t.me/maktubat/2888

من ادعایی در مورد ضدیت آقای احمدی‌نژاد با ولایت فقیه ندارم، ولی مقایسه‌ی صورت گرفته در این یادداشت را مع الفارق، و این توضیح مختصر را ضروری می‌دانم:

اگر در منطق ولایت‌مدارانه به نسبت «اراده ولی» و  «تکلیف» (یا تکلیف اجتماعی) دقت کنیم، سه حالت زیر قابل تصور است:

  1.#اراده ولی #تکلیف_ایجابی می‌آورد

  2. #اراده‌_عدم در ولی #تکلیف_سلبی می‌آورد

  3. #عدم_اراده ولی به معنای #عدم_تکلیف است

🔸در ماجرای آیت الله خامنه‌ای،

با توجه به شناختی که ایشان از میرحسین موسوی داشتند او را صاحب صلاحیت برای معرفی مجدد به مجلس نمی‌دانستند و حجتی برای این کار نداشتند. آن‌چه از تعامل ایشان با امام در این ماجرا نقل شده است، ناظر به مورد (1) یعنی کشف #اراده ی ولی بوده است که حجتی باشد برای عمل برخلاف علم. فلذا وقتی ایشان از قول امام باخبر می‌شوند که عدم انتخاب میرحسین به معنی خیانت به اسلام است، این قول را قرینه‌ای بر #اراده ی ولی می‌گیرند و #تکلیف_ایجابی خود را انجام می‌دهند.

🔸اما در ماجرای جناب احمدی‌نژاد، 

قول #پشت_بلندگو و در ملا عام رهبر انقلاب مبنی بر #ضرر داشتن حضور مجدد احمدی‌نژاد برای خود او و برای کشور (مقایسه کنید با «خیانت به اسلام» در نقل خصوصی امام)، ظاهرا نشان‌دهنده‌ی مورد (2) یعنی #اراده_عدم در ولی فقیه است و #تکلیف_سلبی را واجب می‌کند. اگر هم این قول را به این معنا تعبیر نکنیم و یا قائل به تغییر شرایط باشیم و در نتیجه #اراده_عدم را منقضی بدانیم -به این معنا که دیگر رهبر انقلاب چنان ضرری را بر حضور آقای احمدی‌نژاد مترتب نمی‌دانند، که البته تلقی بعید است-، از آن نمی‌توان برداشت #اراده ولی و #تکلیف_ایجابی نمود. در این حالت نهایتا حکم به #عدم_اراده ی ولی می‌شود و این یعنی جناب احمدی‌نژاد تکلیفی برای حضور در انتخابات ندارد و نهی هم نشده. حالا اینکه تکلیف به حضور از کجا در ذهن و قلب آقای احمدی‌نژاد شکل گرفته و چگونه این عمل را می‌توان ولایتمدارانه توصیف کرد، سوالی است که باید از ایشان پرسیده شود.

پی‌نوشت: 

اگر بنای بر مقایسه‌ی این دو ماجرا باشد، باید سایر فرق‌ها نیز در نظر گرفته شود که از جمله‌ی کلیدی‌ترین آن‌ها نوع رفتار رسانه‌ای آیت الله خامنه‌ای و آقای احمدی‌نژاد است. بررسی دقیق‌تر حوصله و موشکافی تاریخی می‌طلبد که فعلا مجال پرداختن به آن نیست.

#انتخابات #احمدی_نژاد #رهبری #تاریخ

@Banizy2


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۹۶ ، ۱۰:۵۷

----------------------------------

محمدرضا جلایی‌پور را می‌شناسید؟ 

در قامت یک سرباز وارد گود #انتخابات شده و البته فرماندهی می‌کند... 

ما کجای کاریم؟!

@Banizy2

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ فروردين ۹۶ ، ۱۰:۵۶

I تو به بالاتر نگر ای مرد نیک*  

I به سمت #اقتصاد_مقاومتی مردمی

اخیرا دوستی را از جمع رفقای قدیمی دیدم که به جد‌ مشغول تبلیغ و ترغیب دیگران بود برای مشارکت در یکی از گروه‌های خیریه: جمع جوانی از فارغ التحصیلان #دانشگاه_شریف هستند که نیازمندان را شناسایی می‌کنند و شما هم بیایید ماهیانه مبلغی را تقبل کنید برای کمک... 

خُب در این دورانِ غلبه‌ی فردیت بر تاروپود زندگی‌ها، این حرکت‌های خودجوش خیرخواهانه و امثال آن، که از سر فهم مشکلات مردم و مسئولیت‌پذیری و دغدغه‌مندی شکل گرفته‌اند، انصافا غنیمت است و ان شا الله روزافزون باشد. ولی داشتم به این فکر می‌کردم که آیا نمی‌شود در کنار این حرکت‌های سنتی، طرحی نو در انداخت و کاری موثرتر سامان داد؟ آن هم از سوی جمع دانشگاهیان و فارغ التحصیلان جایی مثل #دانشگاه_شریف؟

آیا بهتر نیست که به جای خیریه تاسیس کردن و پول واریز کردن به حساب نیازمندان، برای رفع ریشه‌ای نیازهای ایشان اقدام کنیم؟ فی‌المثل می‌دانیم که بسیاری از مشکلات و #آسیب‌های_اجتماعی جامعه‌ی امروز ما، ریشه در #بیکاری یا عدم‌کفاف درآمدهای موجود دارد؛ خب آیا نمی‌شود و بهتر نیست که بخشی از این خیریه‌ها و صندوق‌های قرض الحسنه (که در مساجد و جمع‌های خانوادگی به وفور یافت می‌شود) منابع‌شان را هدایت کنند به سمت ایجاد شغل آبرومند برای نیازمندان؟ یا در مثال مشکلات بیماران صعب العلاج، آیا بهتر نیست که به‌جای خرید موردی داروهای مورد نیاز، طرحی در بیندازیم برای بیمه کردن این بیماران؟ یا در مورد تامین جهیزیه‌ی نیازمندان، قراری بگذاریم با تولیدکنندگان لوازم خانگی ملی که با قیمت نازل‌تر و به صورت مستمر «جهیزیه» بسازند و به نیازمندان بدهند، که بُرد و خیر مضاعف داشته باشد؟ می‌شود... 

طرح‌ریزی و اجرایی کردن چنین ایده‌هایی کار قشر نخبه و دانشگاهی ماست و ان شاء الله می‌تواند الگویی باشد برای سایر فعالیت‌های خیریه و فراگیر شود. در این صورت ما یک گام به سمت اقتصاد مقاومتی که مردمی بودن از شاخصه‌های اصلی آن است نزدیک شده‌ایم. 

* تو به بالاتر نگر ای مرد نیک: مصرعی از مثنوی #مولوی

▫️پی‌نوشت 1: 

البته در این مسیر فعالیت‌های خوبی آغاز شده است و جای امیدواری دارد. مثلا فعالیت‌های «قرارگاه جهادی امام رضا علیه السلام» (@g_emamreza) انصافا ستودنی است و طرح‌های ابتکاری خوبی معرفی کرده‌اند؛ هر چند من هنوز از این قرارگاه کار زیادی در حوزه‌ی اشتغال‌زایی ندیده‌ام. یا اخیرا دورادور با موسسه‌ی خیریه‌ای در اصفهان آشنا شدم با عنوان «موسسه خیریه نذر اشتغال امام حسین علیه السلام»:  www.nazreeshteghal.com

فعالیت‌هایشان بسیار جالب و امیدوارکننده است. این ویدئوی معرفی را ببینید:

 http://www.aparat.com/v/tVNxp

▫️پی‌نوشت 2:

می‌خواستم بنویسم که از این خیر بالاتر آن است که در #انتخابات آتی دولتی سر کار بیاید که به فکر #مستضعفین و محرومین باشد، و با اعمال سیاست‌های درست و هدایت منابع ملت، میلیون‌ها نفر را از معضلات اقتصادی و اجتماعی نجات دهد. دیدم بحث انتخاباتی می‌شود و منصرف شدم! :)

#اقتصاد_مقاومتی #مستضعفین #اشتغال #تولید_ملی #دانشگاه_شریف #هویت_جمعی

@Banizy2

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۶ ، ۱۰:۵۴

I مغرب‌زمین؛ آن‌جا که مسلمان نیست ولی مسلمانی هست

I پاسخ علامه طباطبایی به شبهه‌ای قدیمی

از ابتدای مواجهه‌ی آگاهانه‌ی مسلمانان با پدیده‌ی #غرب، سوالی ذهن‌های مسلمانان را به خود درگیر کرد: رمز پیشرفت این کفار علی‌رغم کفرشان چیست؟ و چگونه آن‌چه ما از عدالت و نظم و نظافت و سایر فضیلت‌ها در اسلام می‌خوانیم و تبلیغ می‌کنیم، در سرزمین کفار اجرا می‌شود؟ عباراتی از این دست که «در غرب مسلمان ندیدم، ولی اسلام را دیدم»، که از قول تنی چند از روشنفکران و تحول‌خواهان مطرح شده است و به تدریج به یک #ضرب_المثل تبدیل شده، ناظر به همین سوال است. تحولات یکی-دو دهه‌ی اخیر تناقضات رفتاری بسیاری را از جامعه‌ی غربی نمایان کرده و غرب را از ابهت سابق انداخته است، ولی با این وجود اگر دقت کنید، هنوز هم این سوال در ذهن جامعه‌ی ما به خصوص طبقه‌ی تحصیل‌کرده و روشنفکر وجود دارد.

علامه طباطبایی در المیزان، ذیل آیه‌ی شریفه‌ی آخر سوره‌ی آل عمران: 

▫️ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صَابِرُوا وَ رَابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ▫️

بحث مفصلی در باب اجتماعیات مطرح می‌کند و از جمله به همین سوال یا شبهه می‌پردازد. خلاصه‌ی جواب ایشان این است(متن کامل را در فایل جداگانه‌ای ذیل این مطلب آورده‌ام):

راز مسئله را باید در «نگاه اجتماعی» فراگیر شده در جامعه‌ی غربی جُست؛ وجه ممیزه‌ی جامعه‌ی غربی در نسبت با جامعه‌ی اسلامی ما، نوع نگاهی است که این جامعه به اجتماع خود دارد و حول منافع مشترک قوام یافته است، و نه لزوما پایبندی به فضایل و ارزش‌های انسانی و اسلامی. برای مثال: آیا تا به حال کسی دیده است که دستِ یک نفر، چشم او را آزار دهد؟ یا مثلا قلب یک نفر بگوید که چرا من باید به سایر اعضا خون‌رسانی کنم؟ هرگز. به دلیل اینکه اعضای بدن یکپارچه عمل می‌کنند و حول منافع مشترک جمع شده‌اند. ولی همین بدن نسبت به غیرِ خود ضرورتی بر مراقبت نمی‌بیند و بلکه در صورت لزوم از ضرررساندن هم ابایی ندارد. آن‌چه ما از رعایت آداب و مقررات در جامعه‌ی غربی می‌بینیم، نوعا مربوط به رعایت مصالح جامعه‌ی «خود» است و درون مرز تعریف شده‌ی جامعه‌ی غربی معتبر است، و اگر رفتار این جامعه را با جوامع دیگر بسنجیم آن‌ وقت مشخص می‌شود که چقدر این فضیلت‌ها نهادینه شده و «مسلمانی» هست:

«ﻣﻌﻴﺎﺭ ﺻﻠﺎﺡ ﻭ ﻓﺴﺎﺩ ﺭﺍ ﻧﺒﺎﻳﺪ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺁﻥ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻧﺒﺎﻳﺪ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺁﻥ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻫﺎﻯ ﺩﻳﮕﺮ ﺳﻨﺠﻴﺪ، ﺍﮔﺮ ﺩﻳﺪﻳﻢ ﻛﻪ ﻣﺜﻠﺎ ﻣﺮﺩم ﻓﻠﺎﻥ ﻛﺸﻮﺭ ﻏﺮﺑﻰ ﺩﺭ ﺑﻴﻦ ﺧﻮﺩ ﭼﻨﻴﻦ ﻭ ﭼﻨﺎﻧﻨﺪ، ﺭﻓﺘﺎﺭﻯ ﻣﻮﺩﺑﺎﻧﻪ ﺩﺍﺭﻧﺪ، ﺑﻪ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺩﺭﻭﻍ ﻧﻤﻰ ﮔﻮﻳﻨﺪ، ﻭ ﻣﺮﺩم ﻓﻠﺎﻥ ﻛﺸﻮﺭ ﺷﺮﻗﻰ ﻭ ﺍﺳﻠﺎﻣﻰ ﺍﻳﻨﻄﻮﺭ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ، ﻧﻤﻰ ﺗﻮﺍﻧﻴﻢ ﺑﮕﻮییم ﭘﺲ ﺑﻄﻮﺭ ﻛﻠﻰ ﺟﻮﺍﻣﻊ ﻏﺮﺑﻰ ﺍﺯ ﺷﺮقی‌ها ﺑﻬﺘﺮﻧﺪ، ﺑﻠﻜﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻰ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﻭ ﺭﻓﺘﺎﺭﺷﺎﻥ ﺑﺎ ﺳﺎﻳﺮ ﺟﻮﺍﻣﻊ ﺭﺍ ﻣﻌﻴﺎﺭ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ، ﺑﺎﻳﺪ ﺩﻳﺪ ﻓﻠﺎﻥ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻏﺮﺑﻰ ﻛﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﺘﻤﺪﻥ ﻗﻠﻤﺪﺍﺩ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ، ﺭﻓﺘﺎﺭﺷﺎﻥ ﺑﺎ ﻓﻠﺎﻥ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺿﻌﻴﻒ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﺧﻠﺎﺻﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻰ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺳﺎﻳﺮ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎﻯ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻰ ﻋﺎﻟﻢ ﺳﻨﺠﻴﺪ.»

برخوردهای متناقض غرب در مقولاتی همچون حقوق بشر، تروریسم، محیط زیست، عدالت اجتماعی و ... به خوبی این مطلب را روشن می‌کند.

متن کامل این بخش از تفسیر المیزان را در فایل زیر می‌توانید بخوانید: 👇

 #غرب #المیزان #هویت_جمعی

@Banizy2

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۶ ، ۱۰:۵۲

I چهل روز زودگذر تا #انتخابات

I بایدها و نبایدها

I تاملات انتخاباتی- ششم

#رئیسی آمد، قالیباف انصراف داد، احمدی‌نژاد کنفرانس خبری گذاشت و سروصدا کرد، ضرغامی کنار رفت، جلیلی شرایط جمنا را نپذیرفت، جمنا رییسی را مصادره کرد و الخ؛ اینها بخشی از اخبار انتخاباتی است که طی سه-چهار روز اخیر ذهن و توان جریان انقلابی را مصروف خود ساخته است؛ اما انتخابات پیش رو صحنه‌ی رقابت با #روحانی و جبهه‌ی رسانه‌ای پشتیبان او (از ضدانقلاب تا اصلاحات) از یک سو، و جلب نظر #مردم به سوی گزینه‌ی جایگزین از سوی دیگر است. اصطکاک جریان انقلابی و بحث‌های بی‌انتها بر سر گزینه‌ی جایگزین، #فرعی است و ثمره‌ای جز بقای روحانی در پاستور و ناامیدی فزاینده‌ی جریان انقلابی نخواهد داشت. چهل روز باقی‌ مانده را بایستی تماما صرف صحبت با مردم و تجهیز بحث‌های انتخاباتی پیش رو کرد؛ آن‌چه در ادامه می‌آید 10 خط اصلی است که در چهل روز آتی هر یک از ما بایستی به تناسب توان و دسترسی‌هایمان به آن‌ها بپردازیم:

1️⃣ ترغیب عموم مردم و دایره‌ی اثر خود (ده، پنجاه، صد، هزار، هر چند نفر که هست) به‌ مشارکت حداکثری و پرشور در انتخابات، فارغ از اینکه به چه کسی رای خواهند داد.

2️⃣ امیدبخشی و رفع این‌ شبهه که: «امیدی به اصلاح وضع اقتصادی کشور نیست» و «هر کسی بیاید اوضاع همین است»؛ که اولا بی‌تفاوتی را از میان ببرد و اراده‌ها را به حرکت درآورد، و ثانیا مشخص کند که نفی روحانی وجه اثباتی نیز دارد. به عنوان نمونه، آقای #جلیلی محتوای خوبی در این جهت تولید کرده (@Dr_jalily) و آقای #ضرغامی سبک خوبی در پیش گرفته است(@zarghami_ez).


3️⃣ تبیین فنی این سوال که: «چرا نباید به #روحانی رای داد؟» به صورت مدلل، پرتعداد و با ارجاع به شواهد ملموس؛ الحمدلله به یُمن عملکرد فوق‌العاده‌ی جناب روحانی و تیم‌شان، برای اثبات این مدعا می‌توان دلایل بسیار زیاد و متنوعی (متناسب به ذائقه‌های مختلف) اقامه کرد. 

4️⃣ رصد‌ برنامه‌ی ضدانقلاب برای تخریب کاندیدای جریان انقلابی و تهیه‌ی پاسخ‌ها و پاتک‌های مناسب؛ از جمله برکات ورود علنی آمریکا و ضدانقلاب به صحنه‌ی انتخابات، شفاف‌ شدن مرزبندی‌ها و پررنگ شدن معیار #منافع_ملی است. علی‌رغم همه‌ی تخریب‌ها، همچنان #خط_دشمن یکی از بهترین معیارها برای تشخیص درست از غلط است و عموم مردم این را می‌فهمند.

5️⃣ تشکیل جمع‌های کوچک خانوادگی، محلی، دانشگاهی و صرف‌ وقت برای مباحثه در هر جمعی‌ که در #دایره‌_اثر ما قرار دارد، مجازی باشد یا حقیقی؛ چه بهتر که فرصت انتخابات را بهانه‌ای بدانیم برای بازگشت موثر جریان انقلابی به دل نهادهای اجتماعی (خانواده، مسجد، بسیج، دانشگاه، محله و ... ) و این حضور منحصر در انتخابات هم نماند. (بسیار مهم!)

6️⃣ #تولید_محتوا برای استفاده در جمع‌های کوچک و بزرگ انتخاباتی: آماده‌سازی عکس‌نوشت و سایر محصولات گرافیکی‌ارائه‌ی آمار از وضع موجود و مقایسه با ظرفیت‌ها، تهیه‌ی ‌جزوات تبیینی و ... . باید جمع‌های انتخاباتی اردیبهشت ماه را تغذیه کرد و به کسانی که در بحث‌های انتخاباتی پیش رو ورود فعالانه می‌کنند مواد اولیه رساند. 

7️⃣ نفی هرگونه #اصطکاک، اختلاف‌ و بگومگو درون جریان انقلابی؛ فعالیت انتخاباتی هیچ‌ یک از ما نباید دچار این آفت شود، و علاوه بر آن باید حتی‌المقدور در منصرف کردن اطرفیان از این اشتباه راهبردی بکوشیم.

8️⃣ پرهیز از #دوقطبی‌سازی‌ اجتماعی و احساسی در میان مردم؛ نباید رای به هیچ یک از طرف‌های انتخابات، رای به یک جریان اجتماعی خاص یا نفی جریان اجتماعی دیگر تفسیر شود. انتخابات برای سرکارآوردن دولتی است که با جدیت به مسائل مردم بپردازد، همین. از طرف دیگر باید حتی المقدور فضای انتخابات را به سمت رای آگاهانه (در برابر رای احساسی) سوق داد؛ علاوه بر اهمیت ذاتی «آگاهی» در جامعه، رای آگاهانه پایدارتر خواهد بود و تبعات منفی کمتری دارد.

9️⃣ دامن‌ نزدن به تلقی «مرگ و زندگی» در میان جریان‌های سیاسی و قشرهای مرجع؛ متناظر آن‌چه در مورد قبل مطرح شد، نباید فضا را به سمتی سوق داد که قشرهای نخبگانی و جریان‌های سیاسی انتخابات را صحنه‌ی تعیین مرگ و زندگی خود ببینند. چرا که در این صورت فعالیت‌ها از مدار عقلانیت خارج شده و احتمال بروز رفتارهای ساختارشکنانه و خلاف امنیت ملی بالا می‌رود و فارغ از این‌که چه کسی رئیس جمهور بعدی باشد، جمهوری اسلامی ضربه خواهد خورد.

🔟 و از همین امروز: عبور از انتخابات و آغاز دوره‌ی #خدمت؛ که هم تحصیل هدف غایی (خدمت به مردم) است و هم برای رسیدن به هدف نزدیک (انتخابات) مثمر ثمر خواهد بود. در این باره بیشتر خواهم نوشت، ان شاء الله.

هر یک از موارد پیش‌گفته دو شان عملیاتی (ارتباط با مخاطب) و پشتیبانی (طراحی و تولید محتوا) دارند. عملیات کار همه، و پشتیبانی کار نخبگان جریان انقلابی است.

#انتخابات #تاملات_انتخاباتی

@Banizy2

http://l1l.ir/1cyv

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۶ ، ۱۰:۵۰

I چرا باید با هواداران روحانی حرف بزنیم؟

I در نقد راهبرد افزایش #رای_منفی

I تاملات انتخاباتی- پنجم

📸 http://l1l.ir/1b23

1️⃣

اینجا پیش‌تر در مورد راهبردهای مکمل برای شکست #روحانی نوشتم:

https://t.me/Banizy2/114

عمده توان جریان انقلابی در حال حاضر معطوف به جمع‌آوری #رای_منفی برای روحانی است (آراء منفی یا سلبی به رای کسانی اشاره دارد که مستقل از رقیب، به روحانی رای نخواهند داد). برای انتخاب این رویکرد/راهبرد چهار دلیل عمده می‌توان برشمرد:

1. تجربه‌؛ اکثریت آرا در انتخابات ماهیت سلبی دارند فلذا جمع‌آوری و جهت‌دهی این آرا مهم است.

2. پرهیز از تفرقه؛ فعالین جریان انقلابی با تکثر عقاید و سلایقی که به صورت طبیعی دارند، بر لزوم رای نیاوردن روحانی متفق القول‌اند.

3. سهولت اجرا؛ حرف سلبی زدن بسیار راحت‌تر از طرح حرف‌های ایجابی است.

4. دسترسی به مخاطب؛ جریان انقلابی به کسانی که رای منفی‌شان به صورت بالقوه برای روحانی است دسترسی بیشتری دارد.

به نظر من دلایل ذکر شده در بالا همگی معتبرند، ولی زنهار که تمرکز تام بر روی آرای منفی، سقف رای جریان انقلابی را محدود می‌کند و از نقطه‌ای به بعد صرفا بر #شدت_رای_منفی می‌افزاید و نه رای منفی. 

2️⃣

در نقطه‌ی مقابل، توجه به کیفیت رای حسن روحانی در سال 92 و پیش‌بینی سازمان رای فعلی او شایسته‌ی توجه دقیق است. رای روحانی در سال 92 دو ضعف اساسی داشت و به نظر می‌رسد که این نقاط ضعف طی چهار سال گذشته تشدید شده است:

1. حسن روحانی با ضعیف‌ترین رای ممکن و تنها اندکی بیش از 50 درصد آرا به ریاست جمهوری رسیده است. از این منظر رای او بسیار شکننده است و اگر دوقطبی‌های ساختگی به یاری روحانی نیایند، او تا #تک_دوره‌ای شدن فاصله‌ی بسیار کمی دارد.

2. حسن روحانی و جریان دولت فعلی، بدنه‌ی اجتماعی قابل ذکری نداشته و ندارند، یا به تعبیر دیگر رای ایشان عاریتی بوده و کماکان عاریتی است. برای اثبات این مدعا توجه به الگوی رشد رای روحانی در سال 92 (رشد دوهفته‌ای) و نوع حمایت اصلاح‌طلبان و بدنه‌ی اجتماعی ایشان از کاندیداتوری روحانی در سال 96 کافیست. از این واقعیت می‌توان این‌گونه نتیجه گرفت که حسن روحانی حتی میان کسانی که به او رای داده‌اند، محبوبیتی ندارد و یا به تعبیر دیگر #شدت_رای_مثبت پایینی دارد.

این دو واقعیت فرصتی بی‌نظیر برای شکست روحانی فراهم آورده است که تمرکز تام بر روی آرای منفی آن را می‌سوزاند. جریان انقلابی باید با هوادران روحانی (به تعبیر بهتر: کسانی که می‌خواهند به روحانی رای بدهند) وارد گفتگو شود و نشان دهد که او قرابتی با خواسته‌های -ولو غیرانقلابی- ایشان ندارد. کافیست شدت رای مثبت روحانی اندکی پایین‌تر بیاید تا حجم بزرگی از آرا مثبت او ریزش کند و به راحتی از مرز 50 درصدی عبور نماید. 

🔸 البته باید در نظر داشت که پرداختن به راهبرد جدید، مسئله‌شناسی و سبک متفاوتی طلب می‌کند؛ باید با هر قومی به لسان خودشان صحبت کرد. از طرف دیگر قطعی است که اتخاذ راهبرد جدید سخت‌تر و پیچیده‌تر از راهبرد فعلی (افزایش رای منفی) است، ولی آیا اگر این بهانه و توجیه را بپذیریم، اصولا هیچ پیشرفتی حاصل خواهد شد؟!

پی‌نوشت 1:

نتایجی که از #نظرسنجی‌ ها منتشر می‌شود غالبا مربوط به آرای کاندیداها می‌شود و از شدت رای حرفی نمی‌زند (هر چند در نظرسنجی‌های معتبر از این مولفه نیز سوال می‌شود). تحلیل بر پایه‌ی این آمارها بدون در نظر گرفتن روند تغییر آرا و خصوصا شدت رای (منفی و مثبت)، استاتیک تحلیل کردن فضای پیش روست و ما را به خطا می‌برد. صحنه‌ی انتخابات به خصوص در یک ماه پایانی به شدت داینامیک است و از این منظر توجه به کیفیت آرا بسیار مهم است.

پی‌نوشت 2:

شکست روحانی که مکرر در "تاملات انتخاباتی"ِ کجانامک آرزو کرده‌ام، در واقع آرزوی خلاص شدن از بندِ دولت #فرتوت است؛ دولتی که در حوزه‌ی نظر بسیار مرتجعانه، سنتی و وابسته می‌اندیشد و در حوزه‌ی عمل پیر و فربه شده و نای حرکت ندارد. وگرنه مسئله‌ی شخصی با کسی نداریم.

#انتخابات #تاملات_انتخاباتی #مخاطب

@Banizy


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ فروردين ۹۶ ، ۱۰:۴۶

I هشت سال مقاومت اقتصادی و کارنامه‌ی ما

I پرداختی دیرهنگام به یک مسئله‌ی فوری

(قسمت دوم)

4️⃣ واقعیت آن است که ما - به عنوان افراد، گروه‌های اجتماعی و نهادهای حاکمیتی- در نبرد اقتصادی حاضر دچار نوعی گیجی هستیم. بعد از حدود یک دهه تازه مشغول بیدار شدن هستیم و #ستاد_فرماندهی_اقتصاد_مقاومتی تشکیل می‌دهیم و تصمیم می‌گیریم که برنامه‌ریزی کنیم(!) و ... اما چرا؟ آسیب‌شناسی و ریشه‌یابی آن‌چه من از آن به عنوان گیجی یاد می‌کنم می‌تواند در درمان کمک‌مان کند:

▫️ برخلاف جنگ تحمیلی هشت ساله که با صدای گلوله و موشک اعلام عمومی شد، جنگ اقتصادی حاضر بدون صدا آغاز شده است و ما هنوز بیدارِ بیدار نشده‌ایم.

▫️ #فرماندهان حقیقی و حقوقی میدان این نبرد متاسفانه کیلومترها با خط مقدم نبرد فاصله دارند. فشار اصلی نبرد بر دوش مردم است و فرماندهان تغییری در زندگی و دغدغه‌های خود احساس نمی‌کنند یا در حالت خوش‌بینانه با علامت‌ها و رادارها مشغول رصد جبهه‌ی نبرد هستند!

▫️اعتماد به ساختارهای موجود -که از قضا خودشان بخشی از مشکل هستند- موجب شده است تا #بسیج_عمومی شکل نگیرد و همه منتظر باشند و غُر بزنند تا "مسئولین امر" به مشکلات رسیدگی کنند. به تعبیر دیگر ما منتظریم تا در نبرد اقتصادی موجود به صورت کلاسیک پیروز شویم، حال آن‌که رمز موفقیت دفاع مقدس نبرد نامتقارن و غیرکلاسیک بود.

5️⃣ حالا چه باید کرد؟ به نظر می‌رسد تطبیق شرایط حاضر با ادبیات دفاع مقدس (به عنوان مقطعی موفق در حیات انقلاب اسلامی) کمک ‌زیادی به ما می‌کند؛ از یک سو خلاها را مشخص کرده و از سوی دیگر راهبردهای اساسی را به ما پیشنهاد می‌دهد:

🔸 1. یکی از مهم‌ترین کارها توجه دوباره به اقتصاد مقاومتی در اشل و اندازه‌های «جنگ تحمیلی» است. باید #نقشه‌_راه_اقتصاد_مقاومتی ترسیم شود‌ و هر یک از ما (افراد و گروه‌ها و نهادها) جای خود را بر روی این‌‌ نقشه ‌بیابیم. اگر ترسیم نقشه در ابعاد کلان ملی را به متولیان امر بسپاریم، هر گروه چندنفره‌ای از ما می‌توانیم با صرف چند ساعت وقت به توصیفی از وضع موجود برسیم. باید هر کدام از افراد ما به این سوال بیندیشیم که برای حل معضلات اقتصادی کشور در این سال‌ها چه ‌می‌توانسته‌ایم بکنیم و چه کرده‌ایم؟ و جبران مافات کنیم. اقتصاد مقاومتی #اولویت_اول است و به مانند جنگ که اولویت اول بود، هر‌ کسی که زندگی‌ شخصی و نقش‌آفرینی اجتماعی‌اش (کار) را در این مسیر سامان نداده باید حجتی قاطع برای این امر داشته باشد.

🔸2. همان‌گونه که در دفاع مقدس تکیه‌‌گاه اصلی نبرد بر دوش نیروهای داوطلب و مردمی بود، باید نبرد موجود نیز از انحصار دستگاه‌های حاکمیتی و دولتی خارج شود و در صورت لزوم نهادهای تازه‌نفسی با ماموریت خاص جهاد اقتصادی شکل بگیرد. باید برای حل معضلات تولید و اشتغال، مسکن، حمایت از تولید ملی، صادارات، اقتصاد نفتی، کشاورزی و ... به نیروهای مردمی روی آورد و الگوهایی چون #جهاد_سازندگی سابق و اردوهای جهادی فعلی را توسعه داد. تاکید رهبر انقلاب به لزوم استفاده از ظرفیت مردم در اقتصاد، استفاده از جمعیت جوان و انبوه تحصیلکردگان دانشگاهی، و مطالبه‌ی مکرر ایشان برای شناسایی و میدان دادن به #حسن_باقری ‌های حوزه‌های غیرنظامی همگی در این راستا قابل تفسیر است.

🔸 3. آگاهی‌بخشی عمومی نسبت به ابعاد نبرد حاضر بسیار ضروری است. پیروزی در دفاع مقدس علاوه بر حضور مردم در جبهه‌ها، مرهون حمایت ملی کم‌نظیر در پشت جبهه‌ها بود و پیروزی در نبرد حاضر نیز بدون آن محقق نخواهد شد. علی‌الخصوص در شرایطی که هدف اصلی نبرد اقتصادی مایوس کردن مردم از کارآمدی نظام اسلامی است، این حمایت اهمیتی مضاعف می‌یابد. البته با توجه به ماهیت نرم این نبرد، آگاهی ‌بخشی و تقویت همبستگی ملی در این عرصه دشوارتر از دفاع مقدس است و اهمیت نقش اصحاب فرهنگ و رسانه را بیشتر می‌کند.

پی‌نوشت: 

در مسیر اقتصاد مقاومتی هر کدام از ما کارهای ریز و درشت بسیاری می‌توانیم انجام دهیم. ان شاء الله در این باره بیشتر خواهم نوشت.

#اقتصاد_مقاومتی #هویت_جمعی #حسن_باقری 

@Banizy2

http://l1l.ir/1az0

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ فروردين ۹۶ ، ۱۰:۴۳

I هشت سال مقاومت اقتصادی و کارنامه‌ی ما

I پرداختی دیرهنگام به یک مسئله‌ی فوری

(قسمت اول)

1️⃣دیروز روز #ساعت_زمین بود. در این روز که شنبه‌ی آخر مارس قرارداد شده است، به عنوان همدردی با زمین و برای ترویج کم‌تر مصرف کردن انرژی، یک ساعت وسایل برقی و نمادهای شهری و امثالهم خاموش می‌شوند. و البته بلافاصله بعد از تمام شدن این یک ساعت، روز از نو و روزی از نو! ساعت زمین نمونه‌ای است از مقولات غیرجدی و صرفا نمادین زندگی امروز ما. مقولاتی که در سطح می‌مانند، تغییری به دنبال ندارند و صرفا به وضع موجود وصله می‌شوند. در نقطه‌ی مقابل، مقولات جدی "نفوذ" می‌کنند، و #فکر و #هدف و #عمل را تغییر می‌دهند. 

حالا، انصاف دهید و بگویید که تاکنون چقدر نام‌گذاری سال‌ها را (به عنوان یک فرد یا گروه یا نهاد) جدی گرفته‌اید؟ من اعتراف می‌کنم که تا همین اواخر، تلقی‌ام از نام‌گذاری سال‌ها نمادین و غیرجدی بوده است، و به گمانم در این تلقی تنها نیستم! مجموعه‌ی همایش‌ها و سخنرانی‌ها و تکرار الفاظ در کنار عملکرد روتین و برنامه‌های تکراری  نشانه‌ای است برای این رویکرد وصله‌ای و نمادین. 

2️⃣ سیر‌ مطالبات و توصیه‌های اقتصادی رهبر انقلاب گویای این مطلب است که متاسفانه در این جبهه پیشرفت قابل توجهی نداشته‌ایم و بلکه بعضا درجا زده‌ایم و عقب نشسته‌ایم. به عنوان شاهد فقط به این نکته دقت کنید که پس از هشت سال از شروع مطالبه‌ی مستقیم در حوزه‌ی اقتصادی، ایشان امسال مسئله را این‌گونه بازطراحی کردند که باید برای رسیدن به #اقتصاد_مقاومتی به نوبت روی اجزای خاصی تاکید کنیم و به عنوان نقطه‌ی تاکید "تولید و اشتغال" را مشخص کردند که تقریبا تکرار همان شعار سال 91 است:

  • سال 88: اصلاح الگوی مصرف

  • سال 89: همت مضاعف، کار مضاعف

  • سال 90: جهاد اقتصادی

  • سال 91: تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی

  • سال 92: حماسه سیاسی، حماسه اقتصادی

  • سال 93: اقتصاد و فرهنگ، با عزم ملی و مدیریت جهادی

  • سال 94: دولت و ملت، همدلی و هم‌زبانی

  • سال 95: اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل

  • سال 96:  اقتصاد مقاومتی؛ تولید و اشتغال

 به تعبیر دیگر، تاکنون عمده دستاورد ما در این نبرد اقتصادی تحمل فشارها بوده است و بس، و بار اصلی این مقاومت(تحمل) نیز بر دوش #مردم و #مستضعفین قرار گرفته است و خبری از اصلاحات ساختاری نیست.

3️⃣ اما بالاخره به برکت تکرار و اصرار رهبر انقلاب، من به این فکر افتادم که آیا می‌توان با مطالبه‌ای هشت ساله برخورد #نمادین داشت؟ هشت سالی که کم‌کم می‌رود تا دهه‌ای شود و در تاریخ انقلاب اسلامی به عنوان دهه‌ی اقتصاد مقاومتی- یا شاید بحران اقتصادی- بماند و برای آیندگان درس -یا شاید عبرت- باشد. و عدد هشت ناخودآگاه دوران طلایی #دفاع_مقدس را با انبوهی از کار و فعالیت و رشد و برکت به یادم می‌آورد و تذکر می‌دهد که فرصت کمی در اختیار ما نبوده است و هدر رفته. ما با هر یک از سال‌های گذشته معامله‌ی نمادین کردیم و حالا از نزدیک به یک دهه‌ی ذی‌قیمت جز بار حسرت و خستگی عایدی نداریم. آیا اگر هشت سال گذشته را با همان همتی که در هشت سال دفاع‌ مقدس بروز کرد مشغول جهاد و سازندگی کشور در حوزه‌ی اقتصادی بودیم، امروز اثری از انبوه مشکلات اقتصادی - از قاچاق‌ و سیل واردات و بیکاری و اقتصاد نفتی و ... - برجا بود؟ و آیا مشکلات اقتصادی دهه‌ی چهارم انقلاب  از جنگ نظامی دهه‌ی اول سخت‌تر و پیچیده‌تر است، یا توان فعلی از توان روزهای اول انقلاب کمتر؟

#اقتصاد_مقاومتی #رهبری

@Banizy2

http://l1l.ir/1ayx



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ فروردين ۹۶ ، ۱۰:۴۰