کُجانامه

رحم الله امراء علم من این و فی این و الی این
بایگانی

۲۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تاریخ» ثبت شده است



دیشب کتاب گراهام فولر، کارشناس CIA را تورق میکردم:

📚 قبله‌ی عالم؛ ژئوپلتیک ایران (۱۹۹۲)

فولر که دو دهه در حوزه‌ی غرب آسیا کار میکرده در این کتاب تلاش می‌کند تصویری کلی از موقعیت تاریخی-جغرافیایی، ویژگی‌ها فرهنگی-اجتماعی، و همچنین روابط ایران و همسایگانش ارائه دهد. نویسنده در مقدمه می‌گوید که این کتاب کتاب #آینده است و تسلط بر تاریخ راه پیش‌بینی آینده را هموار می‌کند‌. آن‌جا فولر به نکته‌ی ظریفی اشاره می‌کند که برای اهالی رسانه مهم است؛ 

می‌گوید (به متن اصلی دسترسی پیدا کنم می‌آورم اینجا:) من معتقدم علاوه بر اتفاقات و واقعیت‌هایی که هویت ملت‌ها را شکل می‌دهد، روایت آن‌ها از ما وقع نیز از عناصر هویت‌بخش است. 

برای مثال روابط ایران با کشورهای عربی، با همه‌ی فراز و‌ نشیب‌ها، و با همه‌ی تفاوت‌هایی که آن‌ها با هم دارند، در سایه‌ی کلان‌روایت «ایرانی‌ها برترند و عرب‌ها سوسمارخور و تن‌پرور» قرار دارد.


باید در این مهم اندیشه کرد و هوشیار بود که چه روایتی از تحولات دهه‌ی آخر قرن چهاردهم شمسی در اذهان تثبیت می‌شود.

#تاریخ #رسانه #کتاب 

yon.ir/xIMnC

@Banizy2


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مرداد ۹۷ ، ۱۰:۵۷


🔻مشغول خواندن «یادداشت‌های عَلَم» هستم؛ مجموعه‌ای هفت‌جلدی که در بازه‌ی سال‌های ۴۶ تا ۵۶ اوضاع و احوال شاه و دربار و تا حدودی مملکت را بازنمایی می‌کند. عَلَم در این دوران وزیر دربار و از نزدیک‌ترین افراد به #شاه بوده است. به نظرم فارغ از جزئیات مورد اشاره که برای محققان مفید است و می‌تواند دست‌مایه‌ی پژوهش‌های مفصل باشد، خواندن این خاطرات در اصلاح تصاویر کلیشه‌ای ما از دوران پهلوی مفید است. می‌توانید نسخه‌ی الکترونیک کتاب را از فیدیبو بخرید: yon.ir/6FbbH

اما القصه:

🔸 در ماجرای جنگ اعراب و #اسرائیل به سال ۱۹۶۷ عَلَم و شاه دل‌شان با اسرائیل است و به عبارت بهتر از جمال عبدالناصر و جبهه‌ی اعراب متنفرند، ولی از دو جهت این تمایل و انزجار را آشکار نمی‌کنند: اولا حفظ ظاهر به عنوان کشوری مسلمان و ملاحظه‌ی افکار عمومی داخلی، و ثانیا امید به ایفای نقش میانجی در مناقشات بعدی میان اسرائیل و غرب با کشورهای عربی و شوروی. بعد از این که اعراب از اسرائیل شکست می‌خورند و تهدیدهای نفتی آن‌ها رنگ می‌بازد و ناصر تضعیف می‌شود، علم در تاریخ ۲۱ مهر ۴۶ از دیدار خودش با دنیس رایت، سفیر انگلیس می‌نویسد و می‌نویسد: 

📝 «طرف ظهر سفیر #انگلیس دیدنم آمد. در خصوص تماس‌هایی که اعراب با او گرفته‌اند گزارش داد... توضیحاتی هم در مورد علت تصمیم دولت انگلیس دائر به برقراری روابط با #مصر می‌داد. خندیدم، گفتم هیچ علتی ندارد جز این که دیده‌اید ضعیف می‌شود و هر ضعیفی خرِ سواری خوبی‌ست. خودش هم‌ خنده‌اش گرفت.» و فردا این ماجرا را برای شاه نقل می‌کند: «صحبت‌های سفیر انگلیس را عرض کردم و جواب‌های خودم را. شاهنشاه خیلی خندیدند و عرایض مرا تصدیق کردند.»

🔹 علَم به نکته‌ی ظریف و درستی اشاره کرده، ولی جالب است که درباره‌ی روابط خودشان با غرب اصلا چنین احتمالی نمی‌داده و سراسر از ارتباط و رفت‌وآمد با غربی‌ها و نماینده فرستادن‌ها و دعوت کردن‌ها احساس مجد و افتخار می‌کند. 

و در این ماجرا نشانه‌هایی است برای اهل خرد!


#تاریخ #پهلوی #کتاب #یادداشت‌های_علم

@Banizy2


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۷ ، ۱۵:۱۵
تقوای آمریکایی
‎و داستانِ جمجمه‌ها




🔸نفری در توییتر نوشته که:

‎درست است آمریکا بزرگترین زرادخانه‌ی سلاح‌های شیمایی جهان را دارد‌‏
‎ولی تقوای استفاده نکردن از سلاح‌های شیمیایی را هم دارد

و این‌گونه هشتگ بامزه، پرمغز، و غم‌انگیز #تقوای_آمریکایی متولد شد.


1️⃣ کاربران #توییتر در جواب افاضه‌ی بالا مطالب طنز و جدی زیادی منتشر کرده‌اند که دیدنی است؛ گزیده‌ای از آن‌ها را در این‌جا می‌توانید ببینید:
 https://t.me/AmericanTaqva/2 

البته عمدتا به جنایت‌های #آمریکا پرداخته‌اند که یک بعد از #تقوای_آمریکایی را نشان می‌دهد! چند روز پیش هم کلیپی منتشر شد از موزه‌ی جمجمه‌ها در #فرانسه! جایی که جمجمه‌ی هزاران نفر از مردمان الجزایری کشته‌شده به دست فرانسویان، نگهداری می‌شود- واقعا این‌ اروپایی‌ها موجودات عجیبی هستند- این‌جا می‌توانید این کلیپ کوتاه را ببینید:
 https://t.me/BanizyP/4


2️⃣ اما به نظرم مسئله‌ی تقوای آمریکایی فراتر از این‌هاست؛ درست است که #تقوای_آمریکایی برای سردمداران ظلم و کفر ابزاری است تهی از اعتقاد و منافقانه در جهت فریب ملت‌ها به کار می‌رود، ولی متاسفانه بسیاری از مردم جهان امروزه این فریب را باور کرده‌اند و معتقدانه به آن پایبندند. در این سطح تقوای آمریکایی واقعا وجود دارد (دروغ نیست) ولی به شکل مضحکی محلی و جزئی‌نگر است. بسیارند گروه‌های ضدجنگ، دوست‌دار محیط‌زیست، طرف‌دار حیوانات، حامی حقوق کودکان و ... که هر کدام در محدوده‌ی خودشان و موضوع کارشان پرچم‌دار اخلاق و مبارزه با ظلم هستند، ولی در عین حال متعلق به یک کلِ ظالم‌اند و بلکه خودشان بازیگران فعال ظلم جهانی هستند. چگونه؟


🔻این یک مثال غیرواقعی است:
استیو، جوان پژوهشگر فرانسوی از تبعیض نژادی بیزار است و با رنگین‌پوستان رفاقت بسیار صمیمی دارد. او علاقمند به حفظ محیط زیست است و نه‌تنها مراعات فردی زیادی دارد، بلکه پژوهش‌های مفصلی هم برای کاهش آلاینده‌های زیست‌محیطی انجام داده است و توانسته مواد شیمیایی لنت‌های ترمز اتومبیل را به شکلی اصلاح کند که دیگر آلاینده نباشند ... علاوه بر این‌ها استیو عضو فعال NGOی «بدون پلاستیک» است و به همین منظور کمپین‌های مختلفی را در فیسبوک به‌ راه ‌انداخته است.... با این اوصاف استیو آدم بدی نیست و از تقوای آمریکایی برخوردار است! در عین حال می‌داند که پول پروژه‌های پژوهشی‌اش را صنایع نظامی می‌دهند. همچنین دولت آلمان که متکی بر مالیات‌های شهروندان - از جمله استیو- اداره می‌شود، عضو فعال ناتوست و سیاست‌های تبعیض نژادی زیادی را وضع کرده است.


3️⃣ متاسفانه داستان #تقوای_آمریکایی با بوق تبلیغاتی که در پشت خود دارد، بسیاری از جوانان و اقشار تحصیلکرده‌ی کشورهای غیراروپایی-آمریکایی را هم فریب داده است. در واقع این مسلک فریبکارانه سینه‌چاکان زیادی در کشورهای هدف دارد: کاتولیک‌تر از پاپ! همان‌هایی که علاقمند به #جهانی‌سازی و هم‌سفره شدن با گرگ‌ها هستند، حذف همه‌ی قوانین شرعی و بومی را به نفع قوانین بین المللی (قانون گرگ‌ها) می‌خواهند، شمع‌هایشان برای نیویورکی‌ها و پاریسی‌ها آماده است، می‌خواهند خشونت را از دیدرس کودکان و نوجوانان حذف کنند و به پالایش کتاب‌های درسی از مظاهر دفاع مقدس مشغول‌اند، پُز ِطرفداری از هیلاری کلینتون را می‌دهند، و از حضور نظامی و بلکه توانمندسازی نظامی ایران در منطقه مکدر می‌شوند. متاسفانه مومنان این مسلک در کشور ما هم هستند، و با پرچم اخلاق و عقلانیت سعی در ترویج #تقوای_آمریکایی دارند. 


4️⃣ چندی پیش در همین‌جا، مطلبی از علامه طباطبایی منتشر کردم که به‌خوبی مکانیزم اخلاق‌مداری جوامع غیرمسلمان/غربی را تشریح کرده بود؛ توصیه می‌کنم دوباره بخوانید:  
https://t.me/Banizy2/122

راز مطلب در خودخواهی [حکومت‌های] جوامع غربی نهفته است؛ که در خانه‌ی خودشان و به دلیل رعایت مصالح ِخانه قانون و اخلاق را پاس می‌دارند، ولی بیرون از خانه گرگِ درنده‌اند.

@Banizy2 



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۹:۲۰

📝 مقاله‌ای کوتاه درباره‌ی صدوچند سال تلاش شکست‌خورده برای تحریم اجناس خارجی و ترویج کالاهای وطنی: yon.ir/8oMsx 👉

چرا این جنبش‌ها هیچ‌گاه به یک خیزش ملی و فراگیر منتهی نشدند؟

#تولید_ملی

@Banizy2


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ فروردين ۹۷ ، ۱۳:۵۹

امام خمینی

۷ آبان ۵۸:‏

ما تا تمام حیثیت خودمان را نفهمیم، نفهمیم ما چی بودیم، ما در #تاریخ چه بودیم، چه هستیم، چه داریم، تا اینها را نفهمیم، استقلال نمی‌توانیم پیدا کنیم. تا #فکر شما مستقل نباشد، کشور شما مستقل نمی‌شود. بروید دنبال اینکه فکرتان را مستقل کنید. دانشگاهها بروند دنبال اینکه جوانهای ما را مستقل بجا بیاورند، تربیت کنند که بفهمند خودشان یک #فرهنگ دارند؛ یک فرهنگ بزرگ دارند. بفهمند فرهنگ از اینجا صادر شده است به خارج. بفهمند که ما هم یک چیزی در عالم هستیم؛ و ما خودمان می‌خواهیم خودمان را اداره کنیم، باید این طور تربیت بشود حالا، باید تصفیه بشود از این مغزهای پوسیده‌ای که عاشق #امریکا هستند و عاشق #غرب هستند، باید تصفیه بشود از این موجودات. باید ادارات ما تصفیه بشود از آن خائنهایی که الآن هم به نفع رژیم سابق یا کم عمل می‌کنند، یا عمل نمی‌کنند، یا ضدش را عمل می‌کنند. تصفیه می‌خواهد این مملکت، و البته تصفیه وقت می‌خواهد، باید بشود، اما یکدفعه نمی‌شود.

#امام_خمینی

@Banizy2

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ فروردين ۹۷ ، ۱۴:۳۸

‎*‌‌‎عقده‌گشایی در لوای طنز‎

... ‎و غیرتی که نداریم


📷http://yon.ir/nUJ3D

@Banizy2


1️⃣ نقل است که در روز فتح مکه، نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله فرمان عفو عمومی صادر کردند؛  ولی چندنفرِ انگشت‌شمار از این عفو عمومی مستثنا شدند. ابن هشام می‌نویسد: 

📝 «رسول خدا صلى الله علیه و آله به سرکردگان سفارش کرد تا کسى متعرض آنها نشده شمشیر به رویش نکشند مگر چند نفر که دستور داد آنها را هر کجا یافتند اگر چه به پرده کعبه خود را آویخته باشند ایشان را بقتل برسانند.» ابن هشام از ۷ نفر نام می‌برد که دوتن از آنان «دو کنیز آوازه خوان عبد الله بن خطل بودند که در #هجو رسول خدا صلى الله علیه و آله #شعر میخواندند ... پیغمبر اسلام دستور داد آن دو را هر کجا یافتند بقتل برسانند.» (سیره‌ی ابن هشام، ترجمه‌ی رسولی، ج ۲، صص ۲۷۱-۲۷۲)


2️⃣ امام خمینی در اسفند ۵۷ در دیدار جمعی از فرهنگیان و دانش‌آموزان به روشنفکر‌نماها این‌گونه خطاب می‌کند و توصیه می‌کند که دنباله‌روی مردم باشند:

🔸 «ما باید تابع ملت باشیم. نباید #قلم دست بگیریم و توی منزل بنشینیم و هرچه می‌خواهیم بنویسیم. صلاح نیست. این برمی‌‌گرداند آن مسائل و مصایب سابق را؛ #خیانت است به ملت. کمونیستها هم باید جمهوری اسلامی بخواهند. اگر بخواهند برای این ملت کار بکنند و راست بگویند، همه باید جمهوری اسلامی را بخواهند. آنکه علاقه به این ملت دارد، آنکه علاقه به این کشور دارد، آنکه از اختناق خسته شده‌است، آنکه مخالف این است که مملکت ما مستقل نباشد، آنکه #استقلال مملکت را می‌خواهد -در هر مسلکی که هست- باید دنبال ملت برود تا پیروز شود. باید دنبال همین قشر ملت، همین محصلین، همین محصلین علوم قدیمه و جدیده، همین بازاری، همین حمّال، همین دهقان، همین کشاورز، همین کارگر، دنبال اینها بروند. اینها کشته دادند، اینها خون دادند، اینها سهیم هستند. همه سهم مال اینهاست نه مال من و شما، که کنار نشستید و حالا قلم دست گرفتید. قلمها را بشکنید! به اسلام پناه بیاورید. تبلیغات سوء را کنار بگذارید. تضعیف ملت را، تضعیف دولت را کنار بگذارید تا نتیجه ببرید؛ تا استقلال خودتان را حفظ کنید.»

(صحیفه‌ی امام، جلد ۶، صفحه ۳۵۴)

@Banizy2


3️⃣ مرحوم سید حسن حسینی می‌نویسد:

📝 «#هنر یعنی دهان‌گشایی روح. دهان‌ها به اغراض گونه‌گون گشوده می‌شوند: دهانی به آه، دهانی به نیایش، دهانی به خمیازه، دهانی به دشنام و دهانی به لبخند.» (براده‌ها، ص ۱۲) 

من معتقدم حسینی گروهی را از قلم انداخته است: طنازان عقده‌گشا، که دهان‌شان به هزل باز می‌شود، و البته چندش‌آورترینِ هنرمندان‌اند. 


* این یادداشت به مناسبت دو توهین‌نامه‌ی منتشر شده توسط امیرمهدی ژوله در اینستاگرام (https://t.me/OfficialPersianTwitter/88121) و محمدرضا ستوده در کانال تلگرامی روزنامه جهان صنعت (https://t.me/jahansanatpress/14429) نوشته شد. فارغ از دروغ‌هایی که در مورد بازداشت دخترکانِ برج میلاد نوشته شده (بازداشتی در کار نبوده)، این‌گونه به سخره گرفتن ارزش‌ها به بهانه‌ی طنز غیرقابل تحمل است. 

#امام_خمینی  #روشنفکری #هنر #طنز

@Banizy2


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ اسفند ۹۶ ، ۱۳:۲۹

«بمب؛ یک عاشقانه»

روایت زندگی در موشک‌باران تهران

@Banizy


🔹آیا فیلم کشش دارد؟ بله، تا حدودی.

روایت موازی دو عشق در بحبوحه‌ی موشک‌باران تهران (۱۳۶۶) که البته گاهی تقاطع می‌کنند؛ اولی در کشاکش قهر و آشتی‌های زن‌وشوهری و دومی عشقی کودکانه که در تاریکی‌های «وضعیت قرمز» و تلاقی نگاه‌ها در پناهگاه رشد می‌کند و مخاطب را درگیر می‌کند. نوستالژی‌های دهه‌شصتی هم به کمک فیلم می‌آیند و این عاشقانه‌ی دوساعته دیده می‌شود. اضافه کنید تعلیق‌ کشنده‌ی #بمب و آژیر خطر را: هر آن منتظری که کی و کجا صدای انفجار می‌آید.

🔹آیا فیلم خوش‌ساخت است؟ نه چندان. هرچند فیلم‌نامه خوب و دقیق نوشته شده ولی قصه‌ی معادی چند خط بیشتر نیست. علی‌رغم آگاهی کارگردان از عناصر زندگی دهه‌شصتی -تلفن عمومی، تیله، موشک کاغذی، نوار و ...- و‌ گنجاندن آن‌ها در پلان‌های مختلف، بازسازی‌ها چندان موفق از آب در نیامده و به زندگی‌ طبقه‌ی متوسط در دهه‌ی هفتاد شبیه‌تر است. معادی بد نیست، حبیب رضایی خوب بازی می‌کند، ولی بازی سیامک انصاری مسخره است و لیلا حاتمی هم که مثل همیشه. از طرف دیگر ظاهرا برای کم‌خرج درآوردن کار، حتی المقدور شخصیت آپارتمانی فیلم حفظ شده و بمب‌های مکرری که در شهر به زمین می‌خورند، به جز یکی-دو سکانس، فقط صدا دارند و‌ بس. ما فقط میشنویم که بمب‌ها فرو می‌ریزند ولی چیزی نمی‌بینیم!

🔹آیا فیلم برای جشنواره ساخته شده است؟ بله، ولی نه جشنواره فجر. حضور پرتراکم عناصر تکرارشونده در فیلم‌های جشنواره‌پسند این احتمال را پررنگ می‌کند که لابد کارگردان محترم بیش از فجر به جشنواره‌های خارجی نظر داشته است: کودکانی مورد ظلم (بچه‌های مدرسه)، آزادی فردی محدود شده و سانسور (نوار، رقص، تخته‌نرد و سایر غیرمجازها)، تظاهر و ریاکاری (مدیر مدرسه)، ضدیت با جنگ، امدادگرانی با لباس بین‌المللی، حکومتی شعارزده، و دختری که از میترا (لیلا حاتمی) زبان انگلیسی فرا میگیرد و سکانسی که به زبان اصلی برگزار می‌شود!

@Banizy

🔹آیا موضوع فیلم عشق است؟ 

بله + نفرت. راوی عشق بازیگران‌اند و راوی نفرت کارگردان. عشق در روابط افراد تعریف می‌شود: در انتظار بهانه‌ها و غنیمت شمردن فرصت‌ها، دیدن نیمه پر لیوان که می‌تواند وضعیت قرمز را به فرصتی برای با‌هم بودن و آشتی و لبخند تبدیل کند. و‌ اما نفرت: نفرت در ترسیم رابطه‌ی تک‌تک شخصیت‌های فیلم با #دیگران بازنمایی می‌شود؛ دیگرانی که فقط شعار می‌دهند، مسبب ادامه‌ی جنگ‌اند (جنگ جنگ تا پیروزی)، و جز ترس و جدایی و مرگ دستاورد دیگری ندارند. دیگرانی که دوست دارند روی دیوار مدرسه شعار «مرگ بر آمریکا» ببینند و معلمان مجبور و کودکان معصوم را وادار به نقاشی روی دیوار می‌کنند. دیگرانی که هیچ‌گاه نمی‌بینیم‌شان ولی باید چشم‌بسته قبول کنیم که آن‌ها شایسته نفرت‌اند.

🔹آیا فیلم عاشقانه است؟ شما قضاوت کنید: فیلمی ساخته شده که زندگی مردم تهران را در موشک‌باران تصویر می‌کند. به عبارت دیگر بخشی از تاریخ دفاع این کشور را تصویر می‌کند. در این تصویر هیچ چیزی که بشود به آن افتخار کرد وجود ندارد، هیچ‌ چیزی که نماینده‌ی یک ملت باشد نیست؛ گروهی فرار کرده‌اند یا درصدد فرارند، گروهی در پناهگاه زندگی می‌کنند و‌ نقش‌شان انفعال است و ترس و انتظار، و #دیگران ی که فقط شعار می‌دهند و ظاهرا چون ربطی به مردم ندارند هیچ‌گاه نمی‌بینیم‌شان. در این فیلم حتی یک پلان از دفاع ملی به‌چشم نمی‌خورد،‌ و حتی یک‌ نفر نیست که به جبهه رفته باشد! مخاطب ایرانی بعد از دیدن فیلم‌ هیچ احساسی جز #تاسف نسبت به تاریخ کشورش پیدا نمی‌کند. حالا شما بگویید که این‌گونه روایت تاریخ دفاع ملی، عاشقانه است یا خائنانه؟ از آقای معادی انتظار فیلم ارزشی دفاع مقدسی نداریم، ولی آیا می‌توان روایت‌ تحقیرآمیز و ضدملی از تاریخ یک کشور را پذیرفت؟

#جشنواره_فجر #نقد_فیلم #تاریخ #دفاع_مقدس

@Banizy2

http://l1l.ir/43-3














۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ بهمن ۹۶ ، ۱۳:۵۴

به بهانه‌ی درگذشت مرد خاطره‌ها، هاشمی رفسنجانی


رسالت «تاریخ» ثبت ماوقع است برای عبرت آموختن و درس گرفتن دیگران. در این میان دو آفت پرتکرار وجود دارد که مانع از این کارکرد بی‌نظیر تاریخ می‌شود. بسیاری از شخصیت‌های تاریخی در طول حیات خود فراز و نشیب‌هایی دارند و در حوزه‌های مختلف نظری تغییراتی را تجربه می‌کنند. این فراز و نشیب‌ها نه تنها خالی از اشکال، که لازمه‌ی کمال و پیشرفت است؛ ان شا الله همه‌‌ی ما نقطه‌ی پایان را در اوج بگذاریم. آشنایی آیندگان با این سیر و شناخت نقاطِ حساس، چالش‌های زندگی بشری و نوع مواجهه‌ی شخصیت‌ها با این چالش‌ها بسیار حیاتی است و نیازی به توضیح ندارد. اما پس‌خوانی و ماست‌مالی تاریخی دو آفتی هستند که یکی با جعل و دیگری با سانسور، به کلی تاریخ را از کارکرد مورد نظر ساقط میکنند. 


1. پس‌خوانی، به‌ معنای بازنگری گذشته‌ی شخصیت‌ها با سنجه‌ی شرایط امروز است و کشف وقایع غیرواقعی(همان جعل) یا ارائه‌ی تفاسیر سست از ‌وقایع مرتبط با ایشان. طرفداران این رویکرد که زندگی شخصیت‌های تاریخی را تماما خطی می‌بینند،  تلاش می‌کنند تا از آن‌ها چهره‌ای همیشه رو به کمال و مثبت یا بر عکس شخصیتی سراسر تیره و مِن الازل منفی معرفی کنند. چرا؟ پاسخ ساده است؛ اینان توانایی هضم «تغییر» را ندارند. به‌ کرات دیده‌ایم که به اتکای موقعیت منفی شخصیتی در عصر حاضر، تمام گذشته‌ی او -سوابق مبارزاتی، برجستگی‌های علمی و شخصیتی،‌ و ‌حتی پیشینه‌ی خانوادگی- به رنگ سیاه تفسیر می‌شود و گاهی نبود‌ها بود می‌شوند و روایت‌های سست اعتبار می‌یابند. بسیاری از جستارها (و نه همه‌ی آن‌ها) برای شناسایی رگه‌های انحراف و بررسی لقمه‌ها و نطفه‌های شخصیت‌های عاقبت به شر تاریخ، برخاسته از این نوع نگاه خطی به تاریخ ِشخصیت‌هاست. در مورد شخصیت‌های عاقبت به خیر هم همین آفت پس‌خوانی تکرار می‌شود و به‌ جعل فضایل و‌ مکارم می‌انجامد و از آن‌ها چهره‌های آسمانی و دست‌نیافتی معرفی می‌کند. این رویکرد ناشیانه در صدد فرار از این حقیقت است که احتمال انحراف همیشه وجود دارد، همان‌گونه که راه توبه همیشه باز است؛ هیچ سابقه‌ای تضمین عاقبت به خیری نیست، همان‌گونه که هیچ پیشینه‌ای انسان را مسلوب الاختیار نمی‌کند. همیشه باید مراقب بود و تلاش کرد. بدترین پیامد این پس‌خوانی تاریخی و تاریخ‌نگاری جعلی، پیامی است که به آیندگان می‌دهد و آنان را از تلاش مستمر‌ و هوشیاری دائمی برای یافتن حقیقت‌ و‌ حراست از خود (تقوا) منصرف می‌کند. توان تحلیل و هضم نفاق را از جامعه می‌گیرد و این خبر قرآنی و امثال آن را که «االَّذِینَ آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا ثُمَّ ازْدَادُوا کُفْرًا» به‌‌ کلی بی‌معنا‌ می‌سازد. 


2. اما آفت دوم، ماست‌مالی تاریخی است. طرفداران این رویکرد نیز -به عنوان‌ مکمل رویکرد قبلی- درصدد سیاه‌نمایی یا سفیدنمایی تام هستند و در این مسیر از راهبرد سانسور استفاده می‌کنند. تلاش ‌می‌کنند تا فضایل و ویژگی‌های مثبت برخی شخصیت‌ها را مخفی کنند، و یا در وجه دیگر از انحرافات طبیعی زندگی برخی شخصیت‌ها چشم بپوشند‌‌ و به تعبیر دیگر آنها را ماست‌مالی کنند. این بار نیز دلایل ظاهرا خیرخواهانه‌ای ‌وجود دارد. در مورد استتار سیئات شخصیت‌های تاریخی گزاره‌هایی این چنین به کار می‌برند:  قضاوت در‌ مورد اشخاص‌کار‌ ما نیست، غیبت‌‌ گذشتگان جایز نیست، شاید ما هم در شرایط ایشان عملکرد بهتری‌ نداشتیم،‌‌ و ‌بدتر از‌ همه مشی پلورالیستی و علی‌السویه دانستن منطق‌ها‌ و تصمیم‌هاست که اصولا امکان ارزش‌گذاری و وجود «خوب» و «بد» را منکر می‌شود. در وجه دیگر نیز گروهی به پوشاندن فضائل و ویژگی‌های مثبت برخی شخصیت‌های عاقبت به شر همت می‌گمارند با استدلال‌هایی از این دست که مردم دچار سردرگمی خواهند شد که بالاخره این شخصیت خوب بود یا بد؟، و یا اینکه بدبینی نسبت به صاحبان فضائل رواج پیدا می‌کند... این بار نیز تلاش‌ها در جهت ساده‌سازی واقعیت‌های پیچیده‌ی زندگی بشری است، و این دلسوزی ساده‌لوحانه قطعا خدمتِ به مردم و نسل‌های آینده نیست. اتخاذ این رویکرد به‌ واقع تاریخ را از دو‌ کارکرد اصلی آن (درس گرفتن و عبرت آموزی‌‌) می‌اندازد. پیشینه‌ی این رویکرد را می‌توان در نگاه جماعتی از اهل سنت که به تقدیس کلی صحابه قائل هستند جستجو کرد و روایت جعلی «اذکروا ‌موتاکم بالخیر» (به استناد فرمایش حاج آقا مجتبی تهرانی رحمة الله علیه). بر این مبنا نه می‌توان از عظمت‌ جناب حرّ و توبه‌ی جناب زهیر درسی آموخت و نه از انحراف ابن سعد و طلحه‌‌ و زبیر. نه بازگشت شهید آوینی برای‌ ما معنادار خواهد بود و نه افول آقایان منتظری‌ و هاشمی.



ما در «واقعیت» زندگی می‌کنیم؛ پس برای درس آموختن و عبرت گرفتن به «تاریخ واقعی» نیاز داریم.




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ دی ۹۵ ، ۱۲:۱۶


1. شهید بهشتی در تاریخ 22 اسفند 1358 نامه‌ای به امام می‌نویسد و در آن از اختلاف دیدگاه میان نیروهای انقلابی و رییس جمهور (بنی‌صدر) که به اختلاف در عرصه‌ی عمل منجر شده است می‌گوید. خواندن این نامه که بخشی از آن را اینجا می‌آورم، برای امروزِ ما بسیار مفید است:

○ «با استفاده از حمایت‌های مکرّر شما اینک همه نهادها کوبیده می‌شوند، مجلس، دولت، دستگاه قضایی و نهادهای انقلاب و هرچند در کوبیدن اینها موفق نشده‌اند، ولی نه خطرشان را می‌توان نادیده گرفت، نه ضررشان، که همه را از خدمت گسترده‌تر به مردم محروم و ایثارگرمان بازمی‌دارند. 

آقای رئیس جمهور در کارنامه‌شان که پریروز به‌صورت سرمقاله در روزنامه‌شان منتشر شده و رسماً دستگاه قضایی را به ایجاد یک بلوای جدید در جامعه تهدید می‌کند که اگر دستگاه قضایی بخواهد ایشان را با کسانی که در حوادث روز چهاردهم اسفند دانشگاه تهران زخمی و مصدوم شده و در دادسرای تهران از ایشان شکایت کرده‌اند از نظر رسیدگی قضایی در دو کف مساوی بگذارد، از ریاست جمهوری کناره گیری خواهد کرد، آیا ایشان خواهان آن نوع دستگاه قضایی هستند که اگر کسی از رئیس جمهور شکایت کرد با دو طرف شکایت یکسان رفتار نکند؟» (متن کامل: http://l1l.ir/t5i)


2. هفت سال پیش و در جریان فتنه 88، آقای هاشمی اصرار داشتند که احمدی‌نژاد را با بنی‌صدر مقایسه کنند و (خوش‌بینانه) رییس‌جمهور وقت را از سرنوشت بنی‌صدر برحذر دارند. تیترهای سایت رسمی ایشان را به یاد بیاورید: 

○ «امام و رهبری: تهمتها راجبران کنید ؛ روسای جمهور 58 و 88 : هرگز!»

○ «به امام گفتند: به خاطر شرایط جنگی کشور با قانون‌شکنی رییس جمهور مدارا کنید!/ امام در همان شرایط جنگی توی دهن رییس جمهورِ قانون‌شکن زدند.»

و البته در نامه‌ی معروفِ بدون سلام ایشان به رهبر انقلاب (به تاریخ 19 خرداد 88) نوشته‌ بودند: «اینجانب قصد ندارم که دولت موجود را مثل دولت بنی‌صدر معرفی کنم و یا سرنوشتی شبیه آن دولت را برای این دولت بخواهم، بلکه مقصود این است که باید مانع گرفتار شدن کشور به سرنوشت آن روزگار شد… سرچشمه شاید گرفتن به بیل چوپر شد نشاید گرفتن به پیل.»


3. آقای هاشمی گفته‌اند که «کسی نیست که بتواند مقابل روحانی بایستد»، و باز سایت ایشان مطلبی درباره‌ی «چرایی دفاع تمام قد هاشمی از روحانی» منتشر کرده و نوشته است: «به جرات می‌توان گفت هاشمی از اولین سیاستمدارانی بود که خطر احمدی نژاد برای کشور را متذکر شده بود… هاشمی دوست ندارد دوران احمدی نژاد در کشور تکرار شود. به خاطر همین تلاش می‌کند در سال 96 روحانی دوباره به قدرت برسد و تفکر روحانی در انتخابات سال 1400 هم تداوم داشته باشد.» (http://l1l.ir/w2-)


4. جناب آقای رییس جمهور (روحانی) هفته‌ی گذشته توییت فرموده‌اند که: 

«#دولت حاضر است با تشکیل سامانه‌ای، تمام دخل و خرج و حساب‌هایش را روشن کند و در مقابل انتظارست #قوه_قضائیه نیز همه حساب‌های خود را روشن نماید.» 

استفاده از هشتگ قوه‌ی قضائیه از سوی رییس جمهور و استقبال ضدانقلابی چون مسعود بهنود، به خوبی گویای هدفِ این توییت است و دیگر نیازی به توضیح ندارد. این نمونه‌ای از حملات اخیر به دستگاه قضایی کشور است که البته منشاء دیگری دارد، ولی همراهی آقای روحانی با این خط بسیار تاسف برانگیز است.



هاشمی رفسنجانی تسلطی کم‌نظیر بر تاریخ انقلاب دارد و طی دو دهه‌ی گذشته (پس از فراغت از ریاست جمهوری) با انتشار خاطرات متنوع و نابِ خود جریان‌ساز شده است. آیا آقای هاشمی نوع مواجهه‌ی امام با تهمت‌های بنی‌صدر به دستگاه قضا را به خاطر دارد؟ و آیا این خاطره‌ها را منتشر خواهد کرد؟ 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۵ ، ۰۸:۳۴

 کشف راز محبوبیت از "تاریخ"ی که مردم دوست دارند



صحت و سقم روایت‌های عامه از ماجراها و شخصیت‌های تاریخی را که کنار بگذاریم، دقت در مولفه‌های مشترک و پرتکرار این روایت‌های‌‌ مختلف نشان میدهد که مردم چه می‌خواهند. ببینید در میان مردم از این شخصیت‌های تاریخی، چه تصاویر جذابی به جای مانده و چه گزاره‌هایی دهان به دهان می‌چرخد؟ صرفا به عنوان نمونه به این موارد نگاه کنید:




🔷 امیرالمومنین علیه السلام: 

1. خاموش کردن شمع بیت المال در دیدار طلحه و زبیر

2. برخورد سخت با برادرشان عقیل که طلب قرض از بیت المال داشت

3. ایراد خطبه در ابتدای خلافت و طرح این مسئله که اگر مال به‌ناحق در مهر زنان شما هم باشد، پس خواهم گرفت

4. نامه‌های توبیخی ایشان به کارگزاران خاطی؛ مخصوصا نامه‌ای که اشاره می‌کند فلانی (که به بیت المال خیانت کرده) را بگیر و رسوا کن و در شهر بگردان


🔷 امام خمینی: 

5. «ما انقلابی نبودیم، وگرنه قلم‌ها را می‌شکستیم»

6. «من دولت تعیین می‌کنم، من توی دهن این دولت (بختیار) میزنم»

7. عزل منتظری

8. مقابله با بنی‌صدر

9. «آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند»


🔷 رضاخان: 

10. سوزاندن نانوایی که نان را گران کرده بود در تنور عدالت!

11. احداث خط راه‌آهنی که‌ کوه‌های البرز و زاگرس را شکافت

12. جمع کردن بساط راهزنی

13. اعتراف به این‌که من نمی‌فهمم و سپردن کار تاسیس دانشگاه تهران و ... به کارشناسان!


🔷 شهید مدرس:

14. به اعلی حضرت (رضاخان) بگویید محدوده‌ی دُم شما کجاست که ما پا روی دم شما نگذاریم

15. اگر قرار است از بین برویم، چرا با دست خودمان؟


🔷 محمدرضا پهلوی:

16. ایستادگی در برابر غرب برای بالا بردن قیمت نفت!

17. ساخت استادیوم آزادی، برج آزادی و ...


🔷 آیت الله طالقانی: 

18. ابوذر زمان


🔷 شهید مطهری: 

19. شمر 1400 سال پیش مرد، شمر زمانه‌ات را بشناس!


🔷خلخالی:

 20. اعدام‌های انقلابی


🔷 احمدی‌نژاد:

21. طرح‌های بزرگی چون مسکن مهر و هدفمندسازی یارانه‌ها 

22. مبارزه با فساد

23. مقابله با شخص هاشمی رفسنجانی و شکستن حلقه‌ی بسته مدیران هاشم


🔷 اردوغان:

24. مقابله با اسرائیل


🔷 پوتین:

 25. مقابله با آمریکا و ترکیه و اروپا





صحت و سقم این روایت‌ها را که کنار بگذاریم، دقت در مولفه‌های مشترک و پرتکرار نشان میدهد که مردم چه می‌خواهند: 

#صراحت_در_کلام و #قاطعیت_در_عمل. 

نکته‌ی جالب اینجاست که ظاهرا این خواسته آن‌قدر فطری است که مرزهای حق و باطل را هم در می‌نوردد، و حتی (به اشتباه) خود به ملاک حقانیت تبدیل می‌شود. البته مشخص است که جذابیت موجب شده که جعلیات هم در این حوزه رشد کند.




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۵ ، ۰۸:۱۶