مرض #کورزمانی، یا تقلیلِ زمان به ثانیهها
🔸اگر ما هیچگونه اطلاعی از #زمین و خصوصیات آن نمیداشتیم، چگونه زندگی میکردیم؟ فرض کنید زمین یکسره به رنگِ خاکستری بود و ما خبر نداشتیم که کجای آن میتوان قدم گذاشت و کجا نه؛ نمیدانستیم که کجا زلزلهخیز است و کجا امن؛ نمیدانستیم که کجا باید گندم و ذرت کاشت و کجا باید درخت میوه غرس کرد؛ نمیدانستیم که کجا باید جاده کشید و کجا باید سوار کشتی شد؛ از کجا باید آب برداشت و از کجا باید نفت و فلزات بیرون کشید... در این شرایط چگونه زندگی میکردیم؟
احتمالا با حذف تنوعات جغرافیایی، زندگی #هندسی تری میداشتیم؛ تقسیمات شهری و کشوریمان مستطیلیتر میشد و مشاغل ساده: نیمی از مردم شغلشان #زمین_کاوی بود و نیمی دیگر #زمین_کاری؛ زمینکاوان با انواع وسایل حفاری مشغول کاوش زمین بودند و منتظر که چه روزیشان میشود؟ طلا یا نفت یا آب یا هیچ؟ یا مردابها و حفرههای مرگ؟ و زمینکاران با الگوریتمی #ماشینی مشغول کاشت بودند و منتظر که آیا ثمری حاصل میشود یا نه؟ چهبسیار گندمهایی که روی سنگ کاشته میشد و چه بسیار نهالهایی که در شورهزار فرو میرفت، و نتیجه جز بیحاصلی و گرسنگی چیزی نبود. در این شرایط بخت و اقبال معنای دیگری داشت. تنها یک از هزارِ زمینکاوان و زمینکاران موفق میشدند که چیزی برای خوردن یا فروختن به دست بیاورند و الباقی در انتظار طلوع ستارهی اقبالشان سماق میمکیدند و هر روز کار عبثِ دیروز را تکرار میکردند...
🔹الحمدلله اینگونه نیست و ما #زمین را تاحدودی شناختهایم؛ از طیباتش میخوریم و از طبیعت رنگارنگش لذت میبریم. ولی از #زمان غافلیم. زمان نیز پستی و بلندیهایی دارد و هر قطعهی آن مستعد محصولی ویژه است؛ هر قطعهی آن مناسب کاری و حالتی است و فعل خاص خود را طلب میکند. ما زمان را به ثانیهها تقلیل دادهایم و با الگوریتمی #ماشینی مشغول #زمان_کاوی و #زمان_کاری هستیم. در مقام دعا، حامل انتظارات گنگِ مستمریم (نمیدانیم چهچیزی را چهزمانی باید طلب کرد) و در مقام عمل، فاعل امورات کور کمثمر (نمیدانیم چهکاری را چه زمانی باید انجام داد). و در نهایت نیز آویزان بخت و اقبالیم و بهرهمان چیزی حوالیِ همان یک از هزار.
▫️ پینوشت:
ماه #رمضان بیش از هر موقع دیگری از سال توجه به زمان و خصوصیات آن را تقویت میکند؛ هر روز آن دعای خاص دارد و روز و شام و سحرش اعمال مخصوص. حامل #شب_قدر است. همهچیز در آن ضریب فزاینده دارد و تذکر میدهد که لحظات سال هموزن نیستند. دههی آخرش دوباره اعمال مخصوص دارد. حلال و حرامهای موقت دارد. دو ماه رجب و شعبان را مقدمهی خود دارد. سلام دارد و وداع...
در تعالیم اسلامی برای خور و خواب، کسب و کار، معاشرت اجتماعی، عبادات و بسیاری از امور دیگر زمان(وقت) تعیین شده است. یقینا توجه و پیروی از الگوی زمانی اسلام موجبات زندگی بهتر و بهرهمندی بیشتر از نعمات الهی را فراهم خواهد آورد. متاسفانه این موهبت الهی در سیر تقلید ما از تمدن غربی روز به روز بیشتر مورد غفلت قرار گرفته و ما نیز با تقلیل زمان به ثانیهها، به تدریج به مرض #کورزمانی دچار شدهایم. برای کسانی که در مسیر ساختِ #تمدن_نوین_اسلامی به دنبال راه میانبر هستند، بازنگری در نسبت ما با #زمان بسیار کلیدی است.
#زمان #رمضان #تمدن_اسلامی #غرب
@Banizy2
http://l1l.ir/1qk5
حکایت #دنیای_امروز ما...
این اثرِ علیرضا پاکدل
برندهی جایزهی بهترین،
از جشنوارهی World Press Cartoon 2017
شده است.
جالب نیست؟
ما و داوران این جشنواره هم،
همگی همان دوربین بهدستانیم!
@Banizy2
I کپ کردهایم که میگویند #آتش_به_اختیار
آیا سازوکارهای رسمی و دستگاههای جورواجور متولی امر #فرهنگ -از صداوسیما و شورای عالی انقلاب فرهنگی گرفته تا وزارتخانهها و پژوهشگاهها سایر نهادهای مرتبط- توان ایجاد تحول فرهنگی را دارند؟ آیا میتوان برای مقابله با #جنگ_نرم دشمن از یک سو و کشف و ترویج سبکزندگی ایرانی-اسلامی از سوی دیگر، به اینها دل بست؟ در چندسال اخیر ناامیدی روزافزونی در این مورد شکل گرفته است که ظاهرا از رهبری تا خردترین سطح فعالین فرهنگی را شامل میشود. در این شرایط چه باید کرد؟ بیایید پاسخ این سوال را از منظر رهبر انقلاب و فعالین فرهنگی بیابیم:
🔸اگر ما جای رهبر انقلاب باشیم، منطقا یکی از این دو راه را باید انتخاب کنیم:
یک. اصلاح و ترمیم قرارگاه فرماندهی
دو. خلق مسیر جایگزین
مسیر اصلاح و ترمیم مسیری دشوار و کند است و در کوتاهمدت ثمرهی ملموسی ندارد. مهمترین چالش پیش روی این مسیر فقدان #نیروی_انسانی توانمند به قدر کفایت است؛ باید اعتراف کرد که ما در مجموع بهتر از آقایانی که در حال حاضر مسئولیت قرارگاه فرماندهی را برعهده دارند، نداریم! و فی المثل عزیزانی که در شورای عالی انقلاب فرهنگی جمع شدهاند عصارهی داشتههای بالفعل ما در عرصهی فرهنگی هستند. با این حال تلاشهایی که برای جایگزینی نیروهای تازه نفس در دستگاههای مسئول صورت گرفته و تدوین اسناد سیاستی گوناگون و شکلدهی شوراها و کارگروههای جدید، همگی تدابیری برای ایفای نقش موثرتر این دستگاههاست.
اما در مورد خلق مسیر جایگزین، باید دقت کرد که این مسیر لاجرم در سطح قرارگاه فرماندهی یافت نخواهد شد، چرا که به هر حال فرماندهان ثابتاند و خروجی ایشان همین است که میبینیم. فلذا رهبر انقلاب نیز در کوتاهمدت راهبرد تغییر سطح را در دستور کار قرار دادهاند. ایشان تلاش میکنند که فعالین فرهنگی را که پیشتر به عنوان افسران جوان جنگ نرم خطاب قرارداده بودند، در قالب هستههای خودجوشی که اینبار شان فرماندهی محلی را نیز بر عهده دارند، بازسازماندهی نمایند. این همان ایدهی حرکتهای #خودجوش_فرهنگی است که در چند سال اخیر مورد تاکید رهبری قرار گرفته و در دیدار اخیر دانشجویی نیز با فرمان #آتش_به_اختیار بر آن تاکید شد.
🔸اما از منظر فعالین فرهنگی، با قرارگاه فرماندهی فشل چه باید کرد؟ در جواب عملی به این سوال فعالین -یا به تعبیر عامتر دغدغهمندان فرهنگی- به دو گروه کلی تقسیم شدهاند:
گروه اول، از ناامیدی به انفعال، انسداد و #انتظار_منفی رسیدهاند. غُر میزنند و نقدهای کلیشهای منتشر میکنند و منتظرند تا بالاخره روزی مرد تحول #صداوسیما و وزیر ترازِ وزارت ارشاد و ائمهی جمعهی توانمند و فرماندهان فهیمِ فرهنگی به دنیا بیایند(!) و بعد از آن امور در مسیر اصلاح بیفتد و گاه دولتِ اسلام و انقلاب فرا برسد! یا لااقل رهبری به شخصه تعیین تکلیف کنند؛ فرمان بدهند و صحنهی عملیات را با جزئیات مسئولیتها مشخص کنند تا نوبت اقدام برسد.
اما گروه دوم، همان فعالان #خودجوش_فرهنگی هستند که منتظر ننشستهاند و به قدر وسع و فهم خود مشغول فعالیتاند؛ در عدد اقلیتاند ولی بیشتر اتفاقات مبارک فرهنگی را اینان رقم میزنند. به نظر میرسد رهبر انقلاب نیز در پی غلبهی فرهنگ همین گروه اخیر است و از این رهگذر:
✅اولا تدبیر کوتاهمدت امر فرهنگ در کشور را دنبال میکنند
✅ثانیا امید دارند که در این مسیر فرماندهان توانمندی تربیت شوند و در آیندهی نهچندان دور به قرارگاههای فرماندهی جان و معنایی تازه بدهند.
🔹با این توضیح مشخص است که فرمان #آتش_به_اختیار به هیچعنوان در صدد شُل کردن چارچوبهای قانونی کشور نیست. ما در میانهی پیچیدگیهای صحنهی نبرد و انفعال فرماندهان کُپ کردهایم که میگویند آتش به اختیار. آتش به اختیار، فرمان مسئولیتپذیری و خروج از انفعال است؛ فرمان بازگشت به تحرک جهادی و انقلابی است؛ در صدد نفی غر زدنهای با پُز روشنفکری و بیعملیهاست و میخواهد #جسارت_اقدام را در جوانان انقلابی زنده کند. همان جسارتی که روزگاری نهچندان دور در این کشور معجزهی دفاع مقدس را خلق کرد.
▫️پینوشت:
سعی این یادداشت، تفسیر فرمان آتش به اختیار در حوزهی #فرهنگ بود؛ ولی ظاهرا این فرمان عام است و به حوزهای خاص منحصر نیست.
#رهبری #فرهنگ
@Banizy2
http://l1l.ir/1osb
I فشار اطلاعات
I اندر مصائب کار فرهنگی در عصر #تلگرام
1️⃣ به طرز عجیبی این پدیده مشاهده شده که هر چقدر #سواد آدمها بیشتر میشود و در حل مسائل پیچیده کسب مهارت میکنند، از دریافتهای صاف و سادهی عقلایی (حکیمانه؟) دور میشوند. به تجربه همهمان چشیدهایم که انسان در زمان گرسنگی، طعم و مزهی غذاهای گوناگون را دقیقتر از وقتِ سیری تشخیص میدهد. و همچنین این تجربهی همگانی ماست که سرعت تغییرات در کودکی (به واسطهی بکر بودن) بسیار زیاد است و هر چه سن بالاتر میرود #تغییر کمیابتر میشود و #تحجر (سنگ شدن) نمود بیشتر مییابد... به گمانم همهی اینها بروز این اصل طبیعی است که:
✅ هر جا #فشار درونی زیاد شود، #گیرایی از محیط کاهش پیدا میکند. ✅
2️⃣ از جملهی مصادیق بارز این پدیده ابتلای جوامع امروزی و ما به فضای مجازی و جنابِ #تلگرام است. تلگرام #فشار_اطلاعات را به قدری زیاد کرده است که همهی اهالی آن تا لبالب پر شدهاند و ورودیها نوعا سرریز میکنند و فوروارد میشوند که مگر اندکی از فشار داخلی کاسته شود!
این واقعیت کار موثرِ فرهنگی را سخت کرده است؛ هرچند تلگرام امکان #گفتگو را توسعه داده و چندبرابر کرده است، ولی به مراتب امکان #اثر را کاهش داده است. زمینهای ذهنِ ما هزاران بار کشت شده و همه دستخوردهاند (بعضا سوخته شدهاند) و اگر طلا هم بکاری معلوم نیست حاصلی حاصل کنی. طرفه اینکه آنچه از اطلاعات در این فضای مجازی ردوبدل میشود، نوعا جنسِ نامرغوب است و ذائقهها را خراب کرده است. اطلاعات بدون هویت و ریشه (مبدا نامعلوم)، و بدون آنکه عمقی داشته باشند و نیازی به تامل (سطحی) میآیند میروند و در این بازار حرفِ درستوحسابی شنیده نمیشود؛ یا نهایتا به اندازهی همان گیفهای خوشمزه و ترفندهای کاربردی و نوستالژیهای دههشصتی، لایکی میگیرد و فراموش میشود. در این شرایط چه باید کرد؟
3️⃣ چه باید کرد؟ در پاسخ به این سوال دو مسیر کلی به نظر من میرسد:
🔹 اول/ تطبیق دادن پیامها با قالب و سبک (مدیوم) جدید؛ به این معنی که بکوشیم تا از همین ابزارهای مدام بهروزشونده، از قبیل #گیف و #هشتگ و طنز و تصویر و توییت و غیره، استفاده کنیم و پیامهای ارزشی و انقلابی را تولید و عرضه کنیم. این تلاشی است که از مدتها قبل آغاز شده و الحمدلله پیش میرود.
🔹اما دوم/ کشف یا خلق موقعیتهایی که #مخاطب را از این فشار اطلاعاتی برهاند و امکان گفتگوی موثر را فراهم آورد. این مهم نیازمند مداقه و کوشش اهل فن است (از روحانی و غیرروحانی) که با مطالعهی حالات انسان و شرایط زمانی-مکانی مختلف و #فرآیندهای_اثرگذاری، چنین موقعیتهایی را کشف یا خلق نمایند. چه بسا به این نتیجه برسیم که فشار مذکور، در ساعاتی از شبانهروز کمتر است و آن زمان مناسبی است برای انتقال پیام. چه بسا به این نتیجه برسیم که وارد شدن به فرآیند گفتگوی موثر، نیازمند طی مقدماتی است که به مثابه حوضچهی آرامش ذهن آشفتهی انسان تلگرامزده را آرام سازد و آن مقدمات اینگونه و آنگونه حاصل میشود. باید در این مقوله اندیشه کنیم.
#تلگرام #رسانه #اثربخشی
@Banizy2
http://l1l.ir/1o2w
I قل لا اسئلکم علیه اجر
در سراسر قرآن کریم دعوت انبیا با تذکر این نکته همراه است که ایشان بابت دعوتشان از مردم اجر و مزدی طلب نمیکنند. علامه طباطبایی ذیل یکی از این آیات شریفه (قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا ۖ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرَىٰ لِلْعَالَمِینَ- انعام/90) مینویسند:
«[ﺧﺪﺍﻯ ﻣﺘﻌﺎﻝ میفرماید]: ﻭ ﺍﺯ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﻣﺰﺩ ﺭﺳﺎﻟﺖ ﻣﻜﻦ، ﻭ ﺍﻳﻦ ﺳﻔﺎﺭﺷﻢ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺑﺮﺳﺎﻥ ﺗﺎ ﺧﺎﻃﺮﺷﺎﻥ ﺁﺳﻮﺩه ﺷﻮﺩ ﻭ ﺗﺎ ﺑﺪﺍﻧﻨﺪ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺍﺟﺮﺕ ﻧﺪﺍﺭﻯ، ﭼﻮﻥ ﺍﮔﺮ ﻣﺮﺩم ﺍﻳﻦ ﻣﻌﻨﺎ ﺭﺍ ﺑﺪﺍﻧﻨﺪ ﺑﻪ ﺩﻋﻮﺕ ﺗﻮ ﺧﻮشبینﺗﺮ ﺷﺪه ﻭ ﺩﻋﻮﺗﺖ ﺯﻭﺩﺗﺮ ﺑﻪ ﺛﻤﺮ ﻣﻰﺭﺳﺪ، ﻭ ﺗﻮ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺗﻬﻤﺖ ﺩﻭﺭﺗﺮ ﺧﻮﺍﻫﻰ ﺑﻮﺩ.»
این اصل ثابت دعوت انبیا پیام روشنی در حوزه #مخاطب_شناسی دارد؛ مردم دعوت بدون چشمداشت را میپسندند و اگر احساس کنند که دعوتکننده برای خودش کیسه دوخته است، دیگر به محتوای دعوت کاری ندارند و آن را فیالفور رد میکنند! و البته کیسه دوختن فقط به معنای طلبِ پول نیست و بسیاری از رفتارهای مرسوم سیاسی که به هوای اسم و جاه و تفوق بر دیگری صورت میگیرند از این دستهاند. #جریان_انقلابی در بازگشت مبارکی که به حوزه اجتماعی آغاز کرده است، بایستی این اصل را مدنظر قرار دهد و
✅ اولا؛ از #خدمت یا #دعوت، نیت کسب رای یا محبوبیت یا تفوق سیاسی و اجتماعی نداشته باشد؛ بایستی اصلِ رسیدن و ادراک پیام انقلاب هدف دعوتها قرار بگیرد، و در فرض خدمترسانی، رفع استضعاف و تعاون اجتماعی هدف باشد.
✅ ثانیا؛ دامن خود را از اتهام به منافع شخصی پاک نماید و بر سبیل انبیا «ما اسئلکم علیه اجرا» را صریح و شفاف بیان کند. در این مسیر، #ایثار دُر گرانبهایی است که خلوص نیت را بهخوبی نشان میدهد و با تحبیب قلوب زمینهی پذیرش دعوت را فراهم میآورد؛ ایثار وقت، مال، جان و آبرو.
▫️پینوشت:
بازگشت به اجتماع و لزوم ارتباط مستقیم با مردم نقلِ محافل این روزهای جریان انقلابی است. اصل این توجه را باید به فال نیک گرفت، ولی کلی و مبهم ماندن این مهم آفتی است که میتواند به سرعت انگیزهها را بخشکاند. حتما باید در مورد کیفیت و لوازم این رویکرد جدید تدبیر شود و ظرف چند هفته و چند ماه آینده اتفاقات روی زمین رقم بخورد. ان شاء الله در مجموعه یادداشتهایی به این موضوع خواهیم پرداخت.
#برداشت_از_قرآن #مخاطب #دعوت #خدمت #ایثار
@Banizy2
http://l1l.ir/1n9j
I حسین علیه السلام، اصولگرای پرجاذبه
I درسی برای امروز جبههی انقلاب
(قسمت اول)
مستوای امام حسین علیه السلام و قیام عاشورا فراتر از دسترس ماست و بنابراین تحلیل جامع قیام اباعبدالله الحسین کاری نشدنی است؛ اما عظمت این قیام به همان میزان که احاطه بر آن را دشوار میسازد، برکات آن را در دسترس همگان قرار میدهد. و از جملهی این برکات برای جامعهی امروز ما، این است که بفهمیم چگونه محبت اباعبدالله همهی اقشار جامعه را به خود جذب کرده است؟
—-
هر ساله ایام محرم و برپایی خیمهی عزای حسینی، صحنههای شگفتی از شوق در اقشار مختلف جامعهی ما پدید میآورد؛ پیر و جوان و کودک، زن و مرد، تحصیلکرده و بیسواد، غنی و فقیر، شهری و روستایی، استاد دانشگاه و پزشک و نانوا و کارگر و روحانی، همه و همه میآیند و هر یک به نحوی عرض ارادت میکنند و دوست دارند که از دوستداران امام حسین شمرده شوند. قطعا این جماعت عزادار نسبت به قیام حسینی فهمهای گوناگونی دارند و قطعا میزان پای کار بودن و تبعیت ایشان متفاوت است؛ ولی همه در یک چیز مشترکند و آن اینکه به معنای دقیق کلمه "هوارادان" حسین علیه السلام و شهدای کربلا هستند. چه عاملی این تنوع را دور محور امام حسین علیه السلام جمع کرده است؟ کیفیت این هنر اباعبدالله علیه السلام چگونه است و آیا قابلیت الگوبرداری دارد؟ امام حسین علیه السلام و به تعبیر دیگر قیام عاشورا چند ویژگی را در اعلادرجهی خود نمایندگی میکنند و همین راز ماجرا (یا بخشی از راز ماجرا) است؛
1. عدم انتفاع شخصی
⬅️ برای امام حسین علیه السلام در قیام عاشورا هیچگونه نفع شخصی نمیتوان تصور کرد. شاید در ابتدای حرکت ایشان شائبهی قدرتطلبی و کسب حکومت مطرح بود؛ اما وقتی کار به شب عاشورا و روز عاشورا میرسد چه؟ دیگر هیچ شائبهای برای هیچ کس، نه فقط دربارهی انگیزهی حسین علیه السلام که حتی دربارهی یاران اباعبدالله باقی نمیماند. این نیت خالص امام حسین علیه السلام و اصحاب عاشورایی اوست که مثل خورشید میدرخشد و جاذبه دارد. امروز هم قاعده همان است؛ هر جا نیت خالص در کار باشد، جاذبه است و قلوب مردم همراه خواهد شد.
2. پاکبازی و ایثار
⬅️ نه تنها در ماجرای عاشورا نفعی در کار نبود، بلکه امام حسین هر آنچه داشت - از مال و جان و آبرو و اصحاب و خانواده- به صحنه آورد و در راه خدا فدا کرد. اگر منادیان یک مکتب و پیام (مثلا انقلابیهای زمان ما) فداکاری و ایثار را به صحنه بیاورند، بدون شک بدبینیها و تردیدها زائل میشود و اصلا همین فداکاری عیار و اعتبار آن مکتب و پیام میشود و دیگر استدلال لازم نیست. مثال بارز و ملموس امروزی برای نشان دادن اهمیت راهبردی ایثار و فداکاری در نفوذ مکتب و پیام، کاریست که در چندسال اخیر مدافعان حرم انجام دادهاند. سالها بحث و استدلال بر سر این موضوع که حمایت از جبههی مقاومت عقلا و شرعا لازم است، به اندازهی خون شهدای مدافع حرم قانع کننده نبوده است.
3. محبت فراگیر نسبت به مردم
⬅️ اینجا هیچ نشانی از دستهدسته کردن مردم یا تبعیض وجود ندارد. اینجا عامی و بیسواد با عالم دین همه موکبداری میکنند و پای یک دیگ عرق میریزند، نوجوانان با طبل و سنج و نوحهخوانی جان میگیرند و پیرمردها در خلوت خود اشک میریزند. در اخبار واصله و آنچه از ماجرای عاشورا برای ما مانده است هم همین موضوع دیده میشود و شما میتوانید برای هر قشر و گروهی نمایندهای در این ماجرا بیابید؛ همه هستند و تنها ملاک «تبعیت از امام» است. حضرت در اوج روز عاشورا و در بحبوحهی مصیبتها همچنان مشغول هدایتند. پیام عاشورا فراگیر است و هیچکس خود را با آن بیگانه نمیبیند، و اینچنین است که قیام اباعبدالله علیه السلام به هیچ وجه تفسیر حزبی و گروهی نمیشود و حتی آنان که وارد عزاداریها نمیشوند و نظارهگرند، با احترام به این ماجرا نگاه میکنند.
4. پافشاری بر اصول
⬅️ در عین حال که چتر سیدالشهدا علیه السلام همه را در برگرفته (حتی دشمنان را) ایشان ذرهای تزلزل و تذبذب از خود بروز نمیدهند، و از امام حق جز این هم انتظاری نیست. حضرت هر آنچه دارند را فدا میکنند، ولی زیر بار ظلم نمیروند و شعار «هیهات منا الذلة» ایشان بلند است. اصحاب و همراهان ایشان هم به همین ترتیب. همین سرسختی و پافشاری بر اصول(اصولگرایی واقعی) است که امام حسین علیه السلام و یارانش را حتی در چشم کسانی که به این ارزشها پایبند نیستند و حتی برخلاف آنها رفتار میکنند هم عزیز کرده است و محبوب. فارغ از اینکه اصول چیست، اصولگرایی حلاوت و شیرینی دارد و خواستنی است، و این اشتباه عجیبی است که گروهی برای جلب حمایت و محبت دیگران خود را چندرویی و مجامله دچار میکنند.
#عاشورا #اصولگرایی #الگو #مردم #تاریخ
@Banizy2
http://l1l.ir/gqj
I حسین علیه السلام، اصولگرای پرجاذبه
I درسی برای امروز جبههی انقلاب
(قسمت دوم)
مصداق تامی که از این الگوی حسینی تبعیت کرد و محبتش در قلوب مردم جاگیر شد، امام خمینی رضوان الله تعالی علیه است.
اول،⬅️ امام به دور از هر گونه منفعت شخصی و با نیت خالص پا به میدان مبارزه گذاشت و از عنوان و اسم هم گریزان بود. دستنوشتهای که به عنوان اولین سند مبارزاتی ایشان مشهور شده است، به خوبی گویای این حقیقت است و خود ایشان همانجا تذکر میدهند که قیام برای نفس است که کار ما را به اینجا کشانده است:
// خودخواهی و ترک قیام برای خدا ما را به این روزگار سیاه رسانده و همه جهانیان را بر ما چیره کرده و کشورهای اسلامی را زیر نفوذ دیگران درآورده. قیام برای منافع شخصی است که روح وحدت و برادری را در ملت اسلامی خفه کرده. قیام برای نفس است که بیش از ده میلیون جمعیت شیعه را به طوری از هم متفرق و جدا کرده که طعمه مشتی شهوت پرست پشت میزنشین شدند... (صحیفه امام، ج 1، ص 22)
و اینکه: قل انما اعظکم بواحدة، ان تقوموا لله مثنی و فرادا (سبا، 46). //
بعد از پیروزی انقلاب هم برای امام هیچ منفعت شخصی حاصل نشد و حتی خانواده و وابستگان خود را هم از این شائبه دور داشت.
دوم،⬅️ امام هر آنچه داشت به صحنه آورد و برای نهضت هزینه داد؛ سالها رنج تبعید را متحمل شد، فرزند دلبندش، حاج آقا مصطفی را فدا کرد و تا انتهای نهضت بر همین مدار بود و «جام زهر نوشید» و «آبروی خود را با خدا» معامله کرد.
سوم،⬅️ امام به معنای واقعی کلمه عاشق مردم بود. مکرر در مکرر بر نهضت پابرهنگان و مستضعفان تاکید کرد و اصلا او بود که ادبیات استضعاف و استکبار را وارد صحنهی انقلاب کرد. مکرر بر اینکه ما هیچکارهایم و این مردم هستند که انقلاب کردهاند و اینها ولی نعمت ما هستند تاکید کرد و نه فقط به لفظ که در قلب و عمل به آن معتقد بود. امام هیچ وقت مردم را گروهبندی نکرد و در عین برخورد قاطع و غلیظ با دشمنان و فتنهگران، برای مردم نقش پدر مهربان را داشت. حتی در وصیتنامهی خود فصلی را به نصیحت معاندان و مخالفان اسلام و جمهوری اسلامی اختصاص داد(بند «ن») و مشفقانه نوشت که حالا که شما بعد از مرگِ من این نوشته را میخوانید و دیگر شائبهی نفع شخصی نیست، بیایید و خود را نجات دهید:
"نصیحت مشفقانة من به شما نوجوانان و جوانان داخل و خارج آن است که از راه اشتباه برگردید؛ و با محرومین جامعه که با جان و دل به جمهوری اسلامی خدمت میکنند متحد شوید؛ و برای ایران مستقل و آزاد فعالیت نمایید تا کشور و ملت از شرّ مخالفین نجات پیدا کند، و همه با هم به زندگی شرافتمندانه ادامه دهید. تا چه وقت و برای چه گوش به فرمان اشخاصی هستید که جز به نفع شخصی خود فکر نمیکنند و در آغوش و پناه ابرقدرتها با ملت خود در ستیز هستند و شما را فدای مقاصد شوم و قدرتطلبی خویش مینمایند؟ شما در این سالهای پیروزی انقلاب دیدید که ادعاهای آنان با رفتار و عملشان مخالف است و ادعاها فقط برای فریب جوانان صاف دل است. و میدانید که شما قدرتی در مقابل سیل خروشان ملت ندارید و کارهایتان جز به ضرر خودتان و تباهی عمرتان نتیجهای ندارد. من تکلیف خود را که هدایت است ادا کردم. و امید است به این نصیحت که پس از مرگ من به شما میرسد و شائبة قدرت طلبی در آن نیست گوش فرا دهید و خود را از عذاب الیم الهی نجات دهید. خداوند منان شما را هدایت فرماید و صراط مستقیم را به شما بنماید." (وصیت نامه سیاسی-الهی، بند «ن»)
چهارم،⬅️ امام در اصول خود سفت و محکم بود و هیچ میل و انحرافی برای جلب نظر دیگران در او مشاهده نمیشد. با عزیزترین اشخاص بر اساس اصول برخورد میکرد (برای مثال: ماجرای عزل آقای منتظری، ماجرای برخورد با نوهی امام سیدحسین خمینی) و هیچ وقت برای جلب رضایت روشنفکران و غربگرایان ادبیات اسلامی را آلوده به الفاظ دهان پرکنِ وارداتی نکرد. امام نترسید که بگوید:
"از خدا میخواهیم که این قدرت را به ما ارزانى دارد که نه تنها از کعبه مسلمین، که از کلیساهاى جهان نیز ناقوس مرگ آمریکا و شوروى را به صدا درآوریم." (پیام قطعنامه)
نترسید که گورباچف را به مطالعهی اسلام نصیحت کند، نترسید که از صدور انقلاب سخن بگوید:
"ما این واقعیت و حقیقت را در سیاست خارجى و بین الملل اسلامیمان بارها اعلام نمودهایم که درصدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و کم کردن سلطه جهانخواران بوده و هستیم. حال اگر نوکران امریکا نام این سیاست را توسعه طلبى و تفکر تشکیل امپراتورى بزرگ میگذارند، از آن باکى نداریم و استقبال میکنیم." (پیام قطعنامه)
و نترسید که شاه را رسوا کند و بساطش را برچیند.
خورشید امام حسین علیه السلام و الگوی نزدیکِ امام خمینی امروز در دسترس ماست.
#امام_خمینی #الگو #مردم
@Banizy2
http://l1l.ir/gqn
متن کامل این یادداشت در ادامه 👇