فراموششدگان
گروهی از مردم به صورت سنتی مخاطبان سینما و تئاتر هستند و محصولات سینما و تئاتر ایران نیز نوعا برای همین مخاطبان تولید میشود و به مسائل و دغدغههای این گروه میپردازد. از طرف دیگر و با توجهی که نیروهای انقلابی اخیرا به مقولهی رسانه و اهمیت کلیدی آن پیدا کردهاند، محصولات متفاوتی طی کمتر از یک دههی گذشته تولید و وارد فضای سینمای ایران (اعم از داستانی و مستند) شده است؛ این تولیدات متفاوت (با تاکید بر ارزشهای دینی و انقلابی) گروهِ مخاطبان جدیدی را به سینمای ایران معرفی کرده است. اما گروه سومی هستند که به تازگی مخاطب سینمای ایران شدهاند، ولی هنوز در عرصهی تولیدات سینمایی نمایندهای ندارند و لاجرم و بالاجبار بایستی تولیدات دو گروه خاصِ قبلی را مصرف کنند، به اختیار!
اینان فراموششدگاناند...
افزایش سطح دسترسی به اینترنت و بالا رفتن سرعت آن، همهگیر شدن استفاده از گوشیهای هوشمند، گسترش فضای مجازی، و ورود نسل جدیدِ آشنا به تکنولوژی به سن نوجوانی و جوانی، همگی دست به دست هم داده و انبوهی از مخاطبان را -که در عدد بیش از ده برابر دو گروه قبلیاند- به سمت مصرف تولیدات ویدئویی و سینمایی سوق دادهاند. نگاهی به رشد حیرت انگیز آمار بازدید سایتهای اشتراک ویدئو و رشد قارچگونهی تولیدات استودیویی غیررسمی به خوبی نشان دهندهی هجوم مخاطبانِ جدید است. اما این مخاطبان نه به واسطهی سبک زندگی ویژهی به ارث رسیده، نه به دلیل دغدغههای روشنفکرانه، و نه از سرِ انگیزه برای به خدمت گرفتن رسانه برای ترویج ارزشها، به هیچ کدام از این دلایل به مصرفِ تولیدات ویدئویی و سینمایی روی نیاوردهاند. تنها دلیل، "دسترسی" است.
و حالا باید به این فکر کرد که آیا انصاف/حق است که این گروه بزرگ تولیدات دیگران را مصرف کند؟ تولیداتی که برای دغدغههای دیگری و به زبان دیگری ساخته شدهاند. و آیا در مقام انتخاب، این گروه سراغ تولیدات ارزشیِ نوظهور خواهد رفت؟ یا به محصولات سنتی سینمای ایران که متناسب با سبکِ زندگی و دغدغههای خاصِ خالقان آن است روی خواهد آورد؟ و یا اینکه نیاز خود را با محصولات خارجی برطرف خواهد کرد؟ آیا انصاف/حق است که این گروه بزرگ تولیدات دیگران را مصرف کند؟
دقت کنید که این فراموششدگان، قشر عظیمی از نوجوانان مدرسهای، خانمهای خانهدار، طبقهی کارمند و متروسوارانِ موبایلبهدست هستند.