قورباغه ها به تدریج می پرند
قورباغهها به تدریج میپزند
🔹 پرده اول: اتفاقات و روندها
ذهن ما به #اتفاقات گره خورده است. مدام به دنبال اتفاقات مثبتی میگردیم که زندگی ما را بهتر کنند و یا دلهره داریم که نکند به اتفاقات ترسناک دچار شویم. در حالی که تاثیر #روندها در زندگی ما کمتر از اتفاقات نیست. به واقع در نمودار زندگی، خطوط اصلی را روندها میسازند. اتفاقات صرفا چند نقطهی محدود در نمودار زندگی ما هستند و ثمرهی روندها. اصلا بگذارید صریحتر بگویم: اتفاقات (نقاط عطف) در بسیاری از موارد خیالیاند و ساختهی ذهن ما. ما دوست داریم که قبولی در دانشگاه، ازدواج، ارتقای شغلی، سفر به فلانجا و آشنایی با فلانی را نقطهی عطف زندگی ببینیم و دستاوردها و شکستهایمان را به آنها نسبت دهیم، در حالی که در بسیاری از موارد این نقاط عطف خیالیاند و زندگی با قدرت تمام به مسیر قدیمی خود ادامه میدهد. تغییرات نه در پی اتفاقات، که در گذر زمان معنا مییابند و ما متوجه نیستیم.
با #عینک روندها که به زندگی نگاه کنی، کارَت میشود تلاش و احتراز دائم؛ دائما تلاش میکنی برای پیشرفت، ارتقای کیفیت، خلوص نیت، کنار گذاشتن بدیها و یادگیری، و دائما احتراز میکنی از این که فریب دنیا را بخوری، هدف را گم کنی، سست شوی و ... . ولی وقتی با عینک اتفاقات به زندگی نگاه کنی، نتیجه میشود #انتظار_منفی و غفلت؛ یعنی به جای اقدام و تلاش منتظر میمانی که مرغ سعادت سربرسد و فلان اتفاق خوشایند زندگی تو را جابجا کند و حتی نمیتوانی از داشتههایت لذت ببری، چون انتظار روزی را میکشی که در آن همهچیز خوب و ردیف است -و حال آنکه آن روز در دنیا وجود ندارد!-. و دچار غفلت میشوی چون گمان میکنی که سقوط یک اتفاق است و مرگ یک حادثه و فتنه یعنی زنگ خانهات را میزنند و میگویند بیا برویم به جنگ خوبیها! در حالی که همین زندگی روزمرهی ما محل آزمایش است و تکلیف خوب و بدمان در لابلای همین اقدامات و تصمیمهای کوچک و بزرگ معلوم میشود.
🔸 پرده دوم: اقتصاد مقاومتی و برجام
حالا بیاید یک مثال عینی را با این دو عینک نگاه کنیم. کشور ما چند سالیست که با چالشهای جدی اقتصادی مواجه شده است و حالا این را هم مسئولین مملکتی میفهمند و هم مردم لمس میکنند. آنها که با عینک روندها به این ماجرا نگاه میکنند، اولین کارشان آسیبشناسی است که چرا به این روز افتادیم؟: #اقتصاد_نفتی. به دنبال راه درمان میروند و میدانند که بیماری چندده ساله را به سرعت نمیتوان علاج کرد؛ باید راهی جست اساسی و بلندمدت و بر آن پافشاری کرد. میدانند که برای حل این معضل جراحیهای اساسی نیاز است و باید درد این جراحیها را تحمل کرد: اصلاح نظام بانکی، الگوی مصرف، سیستم دولتی، مفاسد اقتصادی و ... . میدانند که برای رهایی از وابستگی به نفت نباید به دام وابستگی دیگری بیفتیم و از همین رو نسخهای داخلی و بدون وابستگی پیشنهاد میکنند: #اقتصاد_مقاومتی. اما آنهایی که ماجرا را بر محور اتفاقات تحلیل میکنند، مشکل را ناشی از اقدامات خاص و مواضع خاص و نفرات خاص میدانند. لاجرم ادعا میکنند که کلید حل همهی مشکلات را دارند؛ نسخههای ۱۰۰ روزه میپیچند و مدعی میشوند که مرگ و زندگی و آب خوردن ما در گرو این نسخههاست و البته نسخههایشان شفای هیچ دردی نیست -اگر نکشد-.
به هر حال #برجام تصویب میشود. آنهایی که عینک روندها را به چشم دارند، سابقهی بدعهدی طرف مقابل را میبینند و میدانند که نقض برجام یک اتفاق نیست، روندی است که از ماههای اول شروع شده و آنقدر ادامه مییابد تا اثری از برجام نباشد و البته هر بار با تفسیری آن را رفو میکنند. اما آنهایی که با عینک اتفاقات اجرای برجام را دنبال میکنند، هنوز منتظرند تا تحریمها رفع شود و هنوز فکر میکنند که این امامزاده شفا میدهد، و منتظرند. هنوز باور ندارند که #آمریکا برجام را نقض کرده و میکند و به خودشان دلداری میدهند که تا نقض فاحش برجام (آن اتفاقی که هیچ وقت رخ نمیدهد) فاصله زیاد است. مثل اینان مَثل همان قورباغهایست که به تدریج در آب جوش پخت و نفهمید.
#برجام #روندها #عینک
@Banizy2
http://l1l.ir/2ncd