نظام ارجاع روحانیت
نظام ارجاع روحانیت
حلقهی گمشدهی ارتباط روحانیت با مردم
(قسمت دوم)
🔸 منظور از خدمات عمومی و اولیهی روحانیت چیست؟
برگردید به مثال پزشک خانواده. پزشک خانواده در تعامل مستمر با افراد تحت پوشش خود، به خوبی با عوامل زمینهای و محیطی موثر بر زندگی آنها آشنا میشود و در وهلهی اول با #تنظیم عوامل محیطی (رعایت بهداشت، تغذیه مناسب و ...) از بروز بیماری پیشگیری میکند، در گام بعدی میتواند درمانهای اولیه و سادهای برای بیماران تجویز نماید (که در اکثر موارد کفایت میکند)، و در گام آخر مشکلات پیچیدهتر را (با پروندهی مدون) به متخصصین مربوطه #ارجاع دهد. خدمات عمومی روحانیت نیز از همین سنخ است. #روحانی_مشاور باید با حضور #مستمر و فعالانه در متن زندگی مردم (محل کسب، مدارس، مساجد، مراسم غم و شادی و مناسبتها) اولا زمینههای روحی، روانی، خانوادگی، اقتصادی و اجتماعی طرف مشورت خود را بهخوبی شناسایی نموده، و ثانیا اعتماد طرف مشورت را (که مقدمهی لازم برای تاثیرگذاری است) جلب نماید. با فراهم شدن این مقدمه، کار روحانی مشاور آغاز میشود:
✅ او باید در وهلهی اول به #تنظیم عوامل زمینهساز بپردازد و شرایط رشد و تعالی فرد-خانواده-محله-سازمان طرف مشورت خود را فراهم آورد. در اینجا نیز پیشگیری بسیار مهمتر و بهصرفهتر از درمان بوده و در اکثر موارد درست زندگی کردن ما در گرو تنظیم رابطههاست.
✅ در گام دوم، روحانیِ مشاور میتواند #درمان_گرانه وارد عرصهی زندگی افراد شود و با حل و فصل اختلافات، تجویز یا منع اقدامات خاص و پایش مداوم، به حل مسائل جمعیت تحت پوشش خود اقدام نماید.
✅ و در گام سوم و در صورت ضرورت، زمینهی ارتباط مردم با مراجع تخصصیتر (اعم از روحانی و غیرروحانی) را فراهم آورده و مسائل را #ارجاع دهد.
در اینجا نیز منتقل شدن پرونده (سابقهی مسئله) بسیار کلیدی است؛ مراجع تخصصی #موضوع را دقیقتر و عمیقتر میشناسند، ولی تطبیق با #مصداق نیازمند شناخت عوامل زمینهای است و علامهی دهر(!) نیز نمیتواند با یک ایمیل، تماس تلفنی یا پنج دقیقه گفتگوی حضوری مصداق را بشناسد. روحانیِ مشاور کسی است که میتواند مسئله را بهخوبی و به شکل فنی برای متخصصین امر ترجمه کند، و در بازگشت نیز توصیهها و نسخههای تخصصی را با شرایط طرف مشورت تطبیق دهد.
مشکل اینجاست که در شرایط فعلی جمعیت روحانی کشور به صورت غیرمتوازن توزیع شده است. اطلاع دقیقی از اشتغالات قریب به ۱۵۰ هزار روحانی در دست نیست، ولی از رصد وضعیت شهر تهران و مساجد خالی مانده و محلات بدون روحانی و مدارس بیگانه از روحانیت میتوان فهمید که آنچه من آن را #نظام_ارجاع_روحانیت نامیدهام به هیچ وجه جدی گرفته نمیشود؛ هر کسی در گوشهای مشغول کار خود است و کمتر کسی خود را متکفل ارائهی خدمات عمومی میداند.
شاهد نزدیکِ این معضل، وضعیت اغلب دوستان طلبهی ماست که به صورت غیرسنتی و پس از تحصیلات دانشگاهی وارد حوزه شدهاند؛ هر چند هنوز برای جمعبندی و ارزیابی دقیقِ جریان دانشگاهی جوانی که طی یک دههی گذشته وارد حوزه شدهاند زود است، ولی از الان پیداست که اینان عمدتا در پی تغییرات بنیادین میگردند و تحول را از #قم (جغرافیای قم) و محافل بحث و فحص دنبال میکنند. کمتر کسی در این میان به فکر آن است که به محله و خانواده و شهر خود برگردد و روحانیِ مشاورِ کارآمدی باشد برای برقراری مجدد ارتباط مردم با #سازمان_روحانیت.
تا وقتی این حلقههای واسط شکل نگیرند و کسی نباشد که نقش معتمدالطرفین، مشاور و مترجم را ایفا کند، سایر تلاشها برای برقراری ارتباط مجدد مردم (عموم مردم) با روحانیت ابتر خواهد ماند.
▪️ پینوشت:
ای کاش نهادهای متولی آمار درست و درمانی از وضعیت توزیع روحانیت در کشور و اشتغالات ایشان ارائه میدادند که متوسل به تخمینهای غیردقیق نمیشدیم.
#روحانیت
@Banizy2
http://l1l.ir/29fd