منطقه ی شوفاژ کاری خانه ها چیست؟
I منطق شوفاژکاری خانهها چیست؟
I خوزستان، سیستان و درسی از طراحی معماری
شاید تا به حال برای شما هم این سوال پیش آمده باشد که چرا در طراحی معماری خانهها، شوفاژها را پای پنجرهها کار میگذارند؟ برای هدر رفتنِ گرما؟! جواب ساده است: اگر وسیلهی گرمایش در مرکز خانه قرار بگیرد، همیشه بین مرکز و خروجیها اختلاف دما وجود دارد و این اختلاف دما از یک طرف گرمایش یکنواخت و دمای متعادلِ مطلوب را به هم میزند (یکجا زیادی سرد است و جای دیگر زیادی گرم) و از طرف دیگر برای گرم کردن نقاط پیرامونی خانه که به هر حال محل زندگی هستند، باید وسیلهی گرمایشی مدام کار کند و کار کند و آخر سر هم به نتیجه نمیرسد و این یعنی هدررفتِ انرژی. در واقع آرایش پیرامونی وسایل گرمایش که در شوفاژکاری استفاده میشود، خود به مثابه حصن و حصاری عمل میکند و محیط داخل خانه را به صورت یکنواخت گرم نگهمیدارد.
🔹 حالا بنگرید به نوع مواجههی ما با مسائل استانهای حاشیهای کشور:
1. همیشه و در همهی شئونِ توسعه -فرهنگی، رسانهای، زیرساختی، ارتباطی، آموزشی، بهداشتی و ...- مرکز در اولویت قرار دارد (سیستم گرمایش مرکزی). بعد زورِ زیاد میزنیم و منت میگذاریم که: بله، باید امکانات را تا هزاران کیلومتر آن طرفتر بکشیم و ببریم لب مرز.
2. تورم در مرکز و کمتوجهی به استانهای پیرامونی، اینجا هم موجب تلاطم شده است؛ موج مهاجرت و حاشیهنشینی دمار از روزگار مرکز درآورده (گرمای زیاد) و استانهای پیرامونی را هم خالی کرده و به خاک سیاه نشانده است (سرمای زیاد).
3. تلقی غالب مسئولان و بلکه مردم ما آن است که این استانها "مسئلهزا" هستند؛ فلذا از باب ضرورت، کاملا منفعلانه و از روی اکراه به آنها "رسیدگی" میشود. در حالی که این استانها حصن و حصار مملکت هستند و هر چه آبادتر باشند آرامش و رفاه و امنیت سراسری بیشتر است. (منطق شوفاژکاری)
4. معیارهای ارزیابی هم به تبع این نگاه مرکزمحور هستند و تلقی مسئولان و بلکه مردم ما از وضعیت سلامت، اقتصاد، فرهنگ، دین و اخلاق، آلودگی هوا، دغدغههای جامعه و ... کاملا بر اساس ارزیابیهای مرکزی است. حسگرها در واقع وضعیت مرکز را نشان میدهند و روشن و خاموش شدن سیستم گرمایش به حال مرکزنشینان بستگی دارد!
باید این مدل توسعهی مرکزگرا را دور انداخت
و نفس کشید.
پینوشت 1: اوج رواج این مدل در کشور ما مربوط به دورهی پهلوی دوم است. انصافا جمهوری اسلامی در توجه به مناطق پیرامونیِ عمدتا محروم پیشرفت بسیاری داشته است. البته کافی نیست.
پینوشت 2: مدل توسعهی مرکزگرا به مباحث عمرانی و نسبت تهران و استانهای مرزی محدود نمیشود. شما اگر به نسبت قم و دیگران، دانشگاه شریف و دیگران، تهران و اطراف تهران، دولت و دیگران، صداوسیما و دیگران، و امثال اینها نگاه کنید هم همین منطق را میبینید.
#تهران #خوزستان
@Banizy2
http://l1l.ir/14di