بازار هدیه محور
I بازاریابی هدیهمحور
I دربارهی نقش مغفول «هدیه» در اقتصادِ فرهنگ
(بخش اول)
1⃣ «سرانه مطالعهی ایرانیها در هر شبانهروز کمتر از 7 دقیقه است.»
جملهی بالا که هرازچندگاهی با عددهای متفاوتی تکرار میشود، فارغ از دقت و ملاک اندازهگیری، علامتی است که میخواهد توجه ما را به غربتِ فرهنگ در کشور جلب نماید. همانگونه که سرانهی مصرف کالاهای فرهنگی در ایرانِ امروز پایین است، خرج کردن برای فرهنگ نیز پدیدهای غریب و مهجور است و این واقعیت منحصر در کتاب و روزنامه هم نیست. سینمای داستانی و مستند، تئاتر، موسیقی، خط، نگارگری (از همهی اینها فاخرش منظور نظر است!) مهجورند و درصد کمی از مردم برای آنها پول خرج میکنند. مشکل نه ضعف توان اقتصادی، که فرهنگِ غلطِ مصرف است؛ فرهنگی که اصولا مقولهی "فرهنگ" را جزو نیازهای خود نمیداند و در نتیجه در سبد مخارج خانوار جایی برای کالای فرهنگی نمیبیند. تغییر این فرهنگ، به معنای جا باز کردن برای کالای فرهنگی در سبد مخارج خانوار، سخت است. شما میخواهی خرجی بر همهی خرجهای دیگر که معمولا لببهلبِ درآمدها هستند اضافه کنی و این کار آسانی نیست. راه آسانتر، تغییر محل مصرف سبد خانوار است- بدون دست زدن به ترکیب- و من در اینباره مینویسم.
2⃣ سالانه چه مبلغی صرف «هدیه» برای دوستان و اقوام میکنیم؟
بیایید تخمین بزنیم؛ فرض کنید:
1/ به طور متوسط هر خانوادهی کوچک در سال 10 نوبت به این و آن هدیه میدهد. (البته ترویج فرهنگ هدیه دادن و بالابردن این عدد بحث مهم و مستقلی میطلبد.)
2/ به طور متوسط برای هر هدیه 50 هزار تومان صرف میشود. (فکر میکنم فرض دستِپایینی باشد.)
3/ حدودا 50 هزار خانوادهی جوانِ مذهبی تحصیلکرده (یعنی رده سنی 20 تا 40 سال) مخاطب جبههی فرهنگی انقلاب هستند.
با این حساب ما فقط در قشر جوانِ مذهبی تحصیلکردهی جامعه، سالانه نزدیک به 25 میلیارد تومان صرف «هدیه» میکنیم. آیا نیمی از این مبلغ نمیتواند در بازار کالاهای فرهنگی خرج شود؟ دقت کنید که این عدد (12.5 میلیارد تومان) تقریبا 20 درصد ارزش کل تولیدات جبههی فرهنگی انقلاب اسلامی در سال است.
#مخاطب #اقتصاد_مقاومتی #سبک_زندگی_اسلامی_ایرانی
@Banizy2
http://l1l.ir/11nn