کُجانامه

رحم الله امراء علم من این و فی این و الی این
بایگانی

گذرگاه دنیا

جمعه, ۱۴ آبان ۱۳۹۵، ۰۸:۱۰ ق.ظ

«در دنیایی که شب و روز و بهار و پاییز و زمستان و تابستان با هم است، نمی‌توان از شب رنجید، که روز در راه است. و نمی‌توان به روز دل‌خوش بود، که گرفتار شب است. نمی‌توان در بهار غزل‌خوان شد، که پاییز در راه است. و نمی‌توان در پاییز غصه‌دار ماند، که بهار می‌آید. پس در این دنیای بی‌آرام، نمی‌توان نشست‌. نمی‌توان مغرور و مایوس بود. آن‌ها که شب و روز را و بهار و پاییز را مقصد گرفته‌اند، هر دو به پوچی می‌رسند. و آن‌ها که حرکت را و کوچ را و رحیل را فهمیده‌اند و بانگ رحیل را شنیده‌اند، آماده‌اند و بهره‌بردار. این‌ها در رنج، راحت هستند و دیگر به انتظار موقعیت‌های خوب نیستند؛ که فهمیده‌اند باید در هر موقعیت، کاری کرد و بهره‌ای برداشت.»


علی صفایی حائری، نامه‌های بلوغ، ص ۸۰

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی