خدای خاطرات
جمعه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۲، ۰۶:۳۸ ب.ظ
گرچه عمرم از یک نظر طولانی نیست، ولی درازای خاطراتم زیاد است. بدون حاشیه، امشب شبِ عید فطر بود و به بهانهی شب زندهداری مشغول وبگردی شدم. چرخ خوردم و دستِ آخر رسیدم به وبلاگ رفقای قدیمی ...
خاطرات تجدید شد. تجدید خاطرات احساساتِ مگو را زنده میکند، اما-اینها به کنار- خاصیت دیگری نیز دارد. وقتی به سرگذشت خودت فکر میکنی، به مراحل طی شده نگاه میکنی، شخصیتهایی که در زندگیت آمدهاند و رفتهاند را به یاد میآوری، میبینی تنها یک چیز ثابت است و آن خداست؛ ثابت است و حاضر. حتی شاید خودت آن خودِ سابق نباشی، ولی خدا همان است ...
عید فطر مبارک!