بخشی از خطبهی 182 نهجالبلاغه؛ مناسب حال:
أُوصِیکُمْ عِبَادَ اَللَّهِ بِتَقْوَى اَللَّهِ اَلَّذِی أَلْبَسَکُمُ اَلرِّیَاشَ وَ أَسْبَغَ عَلَیْکُمُ اَلْمَعَاشَ فَلَوْ أَنَّ أَحَداً یَجِدُ إِلَى اَلْبَقَاءِ سُلَّماً أَوْ لِدَفْعِ اَلْمَوْتِ سَبِیلاً لَکَانَ ذَلِکَ سُلَیْمَانَ بْنَ دَاوُدَ )ع( اَلَّذِی سُخِّرَ لَهُ مُلْکُ اَلْجِنِّ وَ اَلْإِنْسِ مَعَ اَلنُّبُوَّةِ وَ عَظِیمِ اَلزُّلْفَةِ فَلَمَّا اِسْتَوْفَى طُعْمَتَهُ وَ اِسْتَکْمَلَ مُدَّتَهُ رَمَتْهُ قِسِیُّ اَلْفَنَاءِ بِنِبَالِ اَلْمَوْتِ وَ أَصْبَحَتِ اَلدِّیَارُ مِنْهُ خَالِیَةً وَ اَلْمَسَاکِنُ مُعَطَّلَةً وَ وَرِثَهَا قَوْمٌ آخَرُونَ. وَ إِنَّ لَکُمْ فِی اَلْقُرُونِ اَلسَّالِفَةِ لَعِبْرَةً.
أَیْنَ اَلْعَمَالِقَةُ وَ أَبْنَاءُ اَلْعَمَالِقَةِ أَیْنَ اَلْفَرَاعِنَةُ وَ أَبْنَاءُ اَلْفَرَاعِنَةِ أَیْنَ أَصْحَابُ مَدَائِنِ اَلرَّسِّ اَلَّذِینَ قَتَلُوا اَلنَّبِیِّینَ وَ أَطْفَئُوا سُنَنَ اَلْمُرْسَلِینَ وَ أَحْیَوْا سُنَنَ اَلْجَبَّارِینَ أَیْنَ اَلَّذِینَ سَارُوا بِالْجُیُوشِ وَ هَزَمُوا بِالْأُلُوفِ وَ عَسْکَرُوا اَلْعَسَاکِرَ وَ مَدَّنُوا اَلْمَدَائِنَ.
وَ مِنْهَا: قَدْ لَبِسَ لِلْحِکْمَةِ جُنَّتَهَا وَ أَخَذَهَا بِجَمِیعِ أَدَبِهَا مِنَ اَلْإِقْبَالِ عَلَیْهَا وَ اَلْمَعْرِفَةِ بِهَا وَ اَلتَّفَرُّغِ لَهَا فَهِیَ عِنْدَ نَفْسِهِ ضَالَّتُهُ اَلَّتِی یَطْلُبُهَا وَ حَاجَتُهُ اَلَّتِی یَسْأَلُ عَنْهَا فَهُوَ مُغْتَرِبٌ إِذَا اِغْتَرَبَ اَلْإِسْلاَمُ وَ ضَرَبَ بِعَسِیبِ ذَنَبِهِ وَ أَلْصَقَ اَلْأَرْضَ بِجِرَانِهِ بَقِیَّةٌ مِنْ بَقَایَا حُجَّتِهِ خَلِیفَةٌ مِنْ خَلاَئِفِ أَنْبِیَائِهِ.
ثم قال علیه السلام: أَیُّهَا اَلنَّاسُ إِنِّی قَدْ بَثَثْتُ لَکُمُ اَلْمَوَاعِظَ اَلَّتِی وَعَظَ اَلْأَنْبِیَاءُ بِهَا أُمَمَهُمْ وَ أَدَّیْتُ إِلَیْکُمْ مَا أَدَّتِ اَلْأَوْصِیَاءُ إِلَى مَنْ بَعْدَهُمْ وَ أَدَّبْتُکُمْ بِسَوْطِی فَلَمْ تَسْتَقِیمُوا وَ حَدَوْتُکُمْ بِالزَّوَاجِرِ فَلَمْ تَسْتَوْسِقُوا. لِلَّهِ أَنْتُمْ أَ تَتَوَقَّعُونَ إِمَاماً غَیْرِی یَطَأُ بِکُمُ اَلطَّرِیقَ وَ یُرْشِدُکُمُ اَلسَّبِیلَ؟ أَلاَ إِنَّهُ قَدْ أَدْبَرَ مِنَ اَلدُّنْیَا مَا کَانَ مُقْبِلاً وَ أَقْبَلَ مِنْهَا مَا کَانَ مُدْبِراً وَ أَزْمَعَ اَلتَّرْحَالَ عِبَادُ اَللَّهِ اَلْأَخْیَارُ وَ بَاعُوا قَلِیلاً مِنَ اَلدُّنْیَا لاَ یَبْقَى بِکَثِیرٍ مِنَ اَلْآخِرَةِ لاَ یَفْنَى.
مَا ضَرَّ إِخْوَانَنَا اَلَّذِینَ سُفِکَتْ دِمَاؤُهُمْ وَ هُمْ بِصِفِّینَ أَلاَّ یَکُونُوا اَلْیَوْمَ أَحْیَاءً یُسِیغُونَ اَلْغُصَصَ وَ یَشْرَبُونَ اَلرَّنْقَ قَدْ وَ اَللَّهِ لَقُوا اَللَّهَ فَوَفَّاهُمْ أُجُورَهُمْ وَ أَحَلَّهُمْ دَارَ اَلْأَمْنِ بَعْدَ خَوْفِهِمْ. أَیْنَ إِخْوَانِیَ اَلَّذِینَ رَکِبُوا اَلطَّرِیقَ وَ مَضَوْا عَلَى اَلْحَقِّ أَیْنَ عَمَّارٌ؟ وَ أَیْنَ اِبْنُ اَلتَّیِّهَانِ؟ وَ أَیْنَ ذُو اَلشَّهَادَتَیْنِ؟ وَ أَیْنَ نُظَرَاؤُهُمْ مِنْ إِخْوَانِهِمُ اَلَّذِینَ تَعَاقَدُوا عَلَى اَلْمَنِیَّةِ وَ أُبْرِدَ بِرُءُوسِهِمْ إِلَى اَلْفَجَرَةِ.
قَالَ ثُمَّ ضَرَبَ بِیَدِهِ عَلَى لِحْیَتِهِ اَلشَّرِیفَةِ اَلْکَرِیمَةِ فَأَطَالَ اَلْبُکَاءَ ثُمَّ قَالَ-علیهالسلام-: أَوِّهِ عَلَى إِخْوَانِیَ اَلَّذِینَ تَلَوُا اَلْقُرْآنَ فَأَحْکَمُوهُ وَ تَدَبَّرُوا اَلْفَرْضَ فَأَقَامُوهُ أَحْیَوُا اَلسُّنَّةَ وَ أَمَاتُوا اَلْبِدْعَةَ دُعُوا لِلْجِهَادِ فَأَجَابُوا وَ وَثِقُوا بِالْقَائِدِ فَاتَّبَعُوهُ.
ثُمَّ نَادَى بِأَعْلَى صَوْتِهِ: اَلْجِهَادَ! اَلْجِهَادَ! عِبَادَ اَللَّهِ أَلاَ وَ إِنِّی مُعَسْکِرٌ فِی یَومِی هَذَا فَمَنْ أَرَادَ اَلرَّوَاحَ إِلَى اَللَّهِ فَلْیَخْرُجْ.
قَالَ نَوْفٌ وَ عَقَدَ لِلْحُسَیْنِ -علیهالسلام- فِی عَشَرَةِ آلاَفٍ وَ لِقَیْسِ بْنِ سَعْدٍ رَحِمَهُ اَللَّهُ فِی عَشَرَةِ آلاَفٍ وَ لِأَبِی أَیُّوبَ اَلْأَنْصَارِیِّ فِی عَشَرَةِ آلاَفٍ وَ لِغَیْرِهِمْ عَلَى أَعْدَادٍ أُخَرَ وَ هُوَ یُرِیدُ اَلرَّجْعَةَ إِلَى صِفِّینَ فَمَا دَارَتِ اَلْجُمُعَةُ حَتَّى ضَرَبَهُ اَلْمَلْعُونُ اِبْنُ مُلْجَمٍ لَعَنَهُ اَللَّهُ فَتَرَاجَعَتِ اَلْعَسَاکِرُ فَکُنَّا کَأَغْنَامٍ فَقَدَتْ رَاعِیهَا تَخْتَطِفُهَا اَلذِّئَابُ مِنْ کُلِّ مَکَانٍ.
ای بندگان خدا شما را به تقوا و پرهیزکاری در برابر خدا سفارش میکنم. همان خدائی که لباسهای فاخر را به شما پوشانده و معاش و روزی را به فراوانی به شما ارزانی داشته است . اگر راهی به سوی بقاء یا جلوگیری از مرگ وجود داشت حتما سلیمان بن داود آنرا در اختیار میگرفت، چرا که خداوند حکومت بر جن و انس را همراه نبوت و مقام بلند قرب و منزلت الهی به او عطا کرد. اما آنگاه که پیمانهی روزی او پر شد و مدت زندگیش کامل گشت تیرهای مرگ از کمان فناء به سوی او پرتاب شد و دار و دیار از او خالی گردید، خانه ها و مسکنهای او بیصاحب ماندند و آنها را گروهی دیگر به ارث بردند.[در هر حال] برای شما در تاریخ قرون گذشته درسهای عبرت فراوانی وجود دارد.
کجایند عمالقه؟ و کجایند فرزندان آنها؟ کجا هستند فرعونها و فرزندانشان؟ اصحاب شهرهای رس همانها که پیامبران را کشتند و چراغ پرفروغ سنن ِ آنها را خاموش و راه و رسم ستمگران و جباران را زنده ساختند کجایند؟ کجایند آنها که با لشکرهای گران به راه افتادند و هزاران نفر را هزیمت دادند، سپاهیان فراوان گرد آوردند و شهرها بنا نهادند؟
]قسمتی دیگر از این خطبه درباره مهدی (عجل الله تعالی فرجه)[ زره دانش را بر تن پوشانده و با تمامی آداب با توجه و معرفت و آمادگی آنرا فراگرفته، حکمت گمشدهی اوست که همواره در جستجوی آن است و نیاز اوست که در طلبش پرس و جو دارد. به هنگامی که اسلام غروب میکند و همچون شتری که از راه رفتن مانده بر زمین قرار میگیرد و سینه اش را به آن میچسباند او پنهان خواهد شد.[تا زمانی که فرمان الهی برای قیامش فرارسد] او باقی ماندهای است از حجتهای خدا و خلیفه و جانشینی است از جانشینان پیامبران.
سپس امام فرمود: ای مردم! من مواعظ و پند و اندرزهائی را که پیامبران برای امتشان بازگو کرده بودند در میان شما نشر دادم و وظیفه ای را که اوصیای پیامبران نسبت به امت آنها بعد از مرگشان داشتند در مورد شما به انجام رساندم. با تازیانهام شما را ادب کردم ولی به هیچ صراطی مستقیم نشدید، و با نواهی پروردگار شما را به پیش راندم ولی جمع نشدید. خدا خیرتان دهد! آیا منتظرید پیشوائی جز من با شما همراه گردد؟ و راه حق را به شما نشان دهد؟ آگاه باشید آنچه از دنیا روی آورده بود پشت کرده و آنچه پشت کرده بود روی آورده است. و بندگان نیکوکار و برگزیده خدا آماده رحیل گردیدهاند و کمی از دنیای فانی را با آخرت که در آن فنا نیست معاوضه کردند.
راستی برادران ما که خونشان در صفین ریخت اگر امروز زنده نیستند چه زیان دیده اند؟ خوشا به حالشان که نیستند تا از این لقمههای گلوگیر بخورند و از این آبهای ناگوار بنوشند. به خدا سوگند آنها خدا را ملاقات کردند و پاداششان را داد و آنها را بعد از خوف در سرای امن خویش جایگزین ساخت. کجا هستند برادران من؟ همانها که سواره به راه میافتادند و در راه حق قدم بر میداشتند. کجاست عمار؟ کجاست ابن تیهان؟ و کجاست ذوالشهادتین؟ و کجایند مانند آنان از برادرانشان که پیمان بر جانبازی بستند و سرهای آنها برای ستمگران فرستاده شد؟
آنگاه دست به محاسن شریف زد مدتی بس طولانی گریست پس از آن فرمود: آه بر برادرانم! همانها که قرآن را تلاوت میکردند و به کار میبستند. در فرائض دقت میکردند و آن را به پا میداشتند. سنتها را زنده و بدعتها را میراندند. دعوت به جهاد را میپذیرفتند و به رهبر خود اطمینان داشتند و صمیمانه از او پیروی میکردند.
سپس با صدای بلند فریاد زد: بندگان خدا! جهاد! جهاد! آگاه باشید من امروز لشکر به سوی اردوگاه حرکت میدهم، آنکس که میخواهد به سوی خدا کوچ کند همراه ما خارج گردد.
نوف گفت: برای فرزندش حسین-علیه السلام- پرچمی با ده هزار نفر و برای قیس بن سعد در ده هزار و برای ابوایوب انصاری در ده هزار و برای دیگران هر کدام تعدادی دیگر تهیه فرمود. تصمیم داشت به صفین بازگردد و هنوز جمعه نگذشته بود که ابن ملجم جنایتکار به امام ضربت زد. لشکر برگشت و ما همچون گله ای بودیم که شبان خود را از دست داده و گرگان از هر جانب به سرعت به آنها حمله ور شده بودند.
متن را از اینجا برداشتهام: +
و ترجمهی آقای مکارم شیرازی را از اینجا:+ و ویرایش هم کردهام!